Abstract:
وقوع بحران در هر سازمانی اجتنابناپذیر است. در شرایط بحرانی از الگوهای عقلایی تصمیمگیری نمیتوان بهره برد. استفاده از بداههسازی تصمیمات میتواند راهحلی برای خروج از بحران و مکملی برای نظامهای ازپیشتعریفشده باشد. این پژوهش به بررسی ادراک مدیران از شرایط میپردازد و اینکه تصمیمات سازمانی متاثر از ادراک و تفسیر مدیر از شرایط محیطی و دورنی سازمان است. جامعه آماری این پژوهش، مدیران شرکتهای سرویسدهنده خدمات اینترنتی است که به دلیل قطعی شبکه و بهتبع آن نارضایتی گسترده مشتریان با بحران مواجه می شوند. اطلاعات و دادههای پژوهش از طریق پرسشنامه و مصاحبه بسته استخراج شده است. برای تحلیل دادههای پیوسته از ضریب همبستگی پیرسون و در تحلیل دادههای گسسته و اسمی از جداول توافقی و آزمون فیشر استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد بداههسازی تصمیمات میتواند سبب رفع قابل قبول بحران شود و در حالتیکه مدیر، شرایط محیطی را پیچیده و گسترده تصور کند، تمایلش به اتخاذ تصمیمات بداهه و میزان تصمیمات بداهه موفق او افزایش مییابد. بهعلاوه، زمانی که مدیر ساختار و استراتژی سازمان را منعطف بداند و دید مثبتی از جریان اطلاعات در سازمان داشته باشد، بیشتر به سمت تصمیمگیری بداهه گرایش داشته و تصمیمات بداهه موفقتری نیز اتخاذ خواهدکرد.
Crisis is inevitable in every organization. Improvisation is a solution for the containment of crisis and it is a supplement for predefined systems. This research is about the management perception of the situation from the perspective that organizational decisions affected by managers' perception of external and internal situations. The population of this study is the managers of Internet service provider firms having to deal with the crisis of extensive costumers' dissatisfaction due to Internet disconnections. The empirical analysis began with the elaboration of a questionnaire and closed interviews with CEOs. To analyze continuous data, Pearson coefficient and for nominal variables, agreement tables and Fisher test was used. The results of this research have highlighted that improvised decisions can cause acceptable containment of crisis. At the same time, it reveals when the manager senses the situation as complicated and out of control, his/her tendency to improvised decisions and the number of the successful decisions would increase. It also suggests when the manager senses the firm's structure and strategy more flexible and be optimist about information flow in the organization, his/her tendency to improvised decisions and the number of the successful decisions would increase.
Machine summary:
"دلیل اصلی موفقیت یا شکست تصمیمات بداهه در سازمان تفاوت در ادراک مدیران از شرایط است و بر این اساس ممکن است دو مدیر، در شرایطی مشابه، تصمیماتی متفاوت اخذ کنند(Smith & Grimm, 1987: 366)؛ زیرا مدیران از آزادی عمل بالایی در تصمیمگیری برخوردارند و میتوانند بنا بر صلاحدید خود به خصوص در شرایط بحرانی، که فرصتی برای برنامهریزی و رایزنی وجود ندارد، تصمیماتی بگیرند (Finkelstein & Hambrick, 1990: 486; Santos & Garcia, 2007: 340).
بر این اساس، فرضیههای بعدی تحقیق به صورت زیر قابل بیان است: فرضیه 2: گستردگی محیطی ادراک شده توسط مدیر با اتخاذ تصمیمات بداهه او در شرایط بحران رابطه مستقیم دارد.
بنابراین درصد موفقیت برای مدیرانی با ادراک بالا از گستردگی محیطی با درصد موفقیت در رفع بحران رابطه ای مستقیم دارد و هرچه مدیر شرایط محیطی را گستردهتر بداند و احساس کند که منابع محیطی در دسترس نیستند و شدت رقابت نیز زیاد است، تصمیمات بداهه موفقتری اخذ خواهد کرد.
جدول (2): خلاصه جداول توافقی کلیه آزمون های فرض گستردگی محیطی ادراک شده پیچیدگی محیطی ادراک شده ساختار سازمانی استراتژی ها و هدفها جریان اطلاعات گسترده محدود پیچیده ساده منعطف خشک منعطف خشک روان مشکل موفقیت 11 0 10 1 10 1 9 2 9 2 شکست 3 6 1 8 3 6 2 7 3 6 کل 14 6 11 9 13 7 11 9 12 8 بر مبنای یافتههای فرضیه(1) این پژوهش بین میزان تصمیمات بداهه مدیر و رفع موفق بحران رابطه مثبت و مستقیم وجود دارد."