Abstract:
پدیدارشناسی اجتماعی نظریهای نوپدید به شمار میآید و در صدد است تا بدون آسیب رساندن به سرچشمههای فلسفی خود، اصول پدیدارشناسی فلسفی را در مسائل جامعهشناختی به کار بندد. خروجی گزارههای این نظریه شامل واقعیت اجتماعی، عناصر سازندة جهان حیاتی، روابط مایی، روابط آنهایی، معانی و انگیزهها، کنش اجتماعی و موقعیتهای بحثانگیز است. تحلیل و تجزیة این گزارهها ما را به سوی چهارده گزاره رهنمون میسازد که از بین این گزارهها برخی در تطبیق با گزارههای قرآنی قرار گرفتهاند. روش پژوهش تطبیق گزارهای است و سعی شده بدون تحمیل معانی بر آیات، نظر قرآن را دربارة این نظریه به دست آوریم. یافتههای کلی تحقیق نشان میدهد آیات قرآنی، ناظر به اثبات برخی از این گزارهها و رد یا تفصیل برخی دیگر است.
Social phenomenology is a new theory which seeks to give form to the philosophical principles in regard to sociological issues without bringing any harm to its philosophical origins. The overall findings indicate that Quranic verses approve some of these propositions and disapprove or expound on some others.
The output of the propositions of this theory include social reality، constructive elements of vital world، our relations، there relations، meanings and motives، social interaction and deputable situations.
Analyzing these propositions will introduce us to fourteen propositions some of which are used in comparison with Quranic propositions. The method of this study is to compare between the propositions and to know the Quranic view about this theory without imposing meanings on verses.
Machine summary:
"شوتس معتقد است همة عناصر قلمرو فرهنگی میتوانند در مورد افراد گوناگون متفاوت عمل کنند؛ زیرا تجربة شخصی هر فرد در مقایسه با فردی دیگر تفاوت دارد ؛ به عبارت دیگر ذخیرة دانش «روال زندگی نامهای» دارد و از عنصری خصوصی برخوردار است ؛ اما باید توجه داشت که این عنصر خصوصی هم صرفا ساختة خود کنشگر نیست، بلکه توالی، عمق و نزدیکی تجربه و زمان تجارب را جامعه معین میسازد.
مؤلفه سوم: تأثیر و مقیدسازی افکار و کنشهای کنشگران با چارچوب فرهنگی و از پیش تعیین شدة زندگی اجتماعی (جهان حیاتی / ساختارها و قواعد آنها) قرآن کریم دربارة تأثیر اعتقادات پیشینی افراد در رفتار کنونیشان میفرماید: و إذا قیل لهم اتبعوا ما أنزل الله قالوا بل نتبع ما ألفینا علیه ءاباءنا أ و لو کان ءاباؤهم لا یعقلون شیا و لا یهتدون (بقره: 170) و چون به آنها [مشرکان] گفته شود که از آنچه خدا فرو فرستاده پیروی کنید، گویند: بلکه از آنچه پدران خویش را بر آن یافتهایم پیروی میکنیم.
396 علامه طباطبایی نیز در تفسیر آیه مزبور میفرمایند: آیة کریمه عمل انسان را مترتب بر شاکلة او دانسته؛ به این معنا که عمل هرچه باشد مناسب با اخلاق آدمی است، چنانکه در فارسی گفتهاند «از کوزه همان برون تراود که در اوست» پس شاکله نسبت به عمل، نظیر روح جاری در بدن است که بدن با اعضا و اعمال خود آن را مجسم میکند و معنویات او را نشان میدهد."