Abstract:
در دوران حاضر که عصر ارتباطات نام گرفته است، همزیستی، تعامل و تبادل تجارب بین انسانها و جوامع بشری ضروری مینماید. اسلام حضور همه جانبهی دین را در عرصههای گوناگون و از جمله در روابط مسلمانان با دیگر افراد را میشمارد. روابط با غیرمسلمانان از زوایای گوناگونی در قرآن کریم با معیارهای مشخص مطرح است. به همین ترتیب از فقه نیز انتظار میرود در پاسخگویی به پرسشهایی که در حوزهی روابط انسانی و تعامل و همزیستی با پیروان دیگر ادیان طرح میگردد، حضور فعال داشته باشد. بیتردید فقهای پیشین در این ارتباط مطالبی را عنوان نمودهاند، اما با توجه به مقتضیات دوران حاضر، این پاسخها نیازمند بررسی مجدد است. از این منظر فتوای عدم طهارت اهلکتاب در این مقاله مورد توجه قرار گرفته است. اگرچه به گفتهی وحید بهبهانی این فتوی، شعار شیعه شده و به قول صاحب مدارک، شیعه را با این فتوی میشناسند؛ اما محققین و فقهای معاصر تردیدهایی جدی نسبت به ادلهی این فتوی که از مباحث اختلافی شیعه و عامه نیز میباشد، ابراز داشتهاند. در مقالهی حاضر تلاش شده است، ادلهی چهارگانهی این مسأله بررسی گردد و پس از اثبات ناتمامی این ادله در مقابل، ادلهی طهارت اهلکتاب تشریح و تقویت شود. در پایان مؤیداتی فقهی بر طهارت اهلکتاب ارائه شده است.
Machine summary:
"اما چهار اشکال عمده بر این پاسخ وارد است: 1ـ بر فرض فقهای پیشین فقط به سبب مشاهدهی ضعفی در سند یا دلالت احادیث طهارت به آنها عمل نکردهاند، آیا این امر نوعی نظر اجتهای از آنان نیست؟ آیا بر بقیهی مجتهدان در همهی اعصار تکلیف است که نظریات اجتهادی آنان را از روی تقلید بپذیرند یا آنها را مورد نقد و ارزیابی قرار دهند؟ 2ـ آیا نقل روایات با سلسلهی سند صحیح در کتب معتبر روایی، مثل کتب اربعه، آنهم با دستهبندی روایات طهارت به عنوان روایات دال بر طهارت ـ بدون اندک اشارهای به ضعف سند یا دلالت آنها ـ خود شاهدی بر نفی این احتمال نیست؟ 3ـ چگونه میتوان ثابت کرد که متقدمین اشکالی در این احادیث دیده و به همان دلیل اعراض کردهاند؟ آیا امکان ندارد که رویگردانی آنها از این احادیث به آن سبب بوده است که آیهی شریفهی «انما المشرکون نجس» را دلیل نجاست اهل کتاب دانستهاند و به همین جهت احادیث دال بر طهارت را به سبب «مخالفت با کتاب الله» طرد کردهاند؟ آیا احتمال ندارد که این احادیث را به سبب «موافقت با عامه» در تعارض با دستهی اول طرد کرده باشند؟ یا اینکه قدمای قبل از شیخ به علت عدم تدوین احادیث، مثل کتب اربعه و..."