چکیده:
فعالیتهای هستهای ایران یکی از مهمترین چالشهایی است که بر روابط جمهوری اسلامی ایران و اتحادیة اروپایی سایه افکنده و علاوه بر مناسبات سیاسی، جنبههای دیگر روابط ایران و اروپا را هم تحتالشعاع قرار داده است. ارزیابی روابط جمهوری اسلامی ایران و اتحادیة اروپایی نشان میدهد که اختلافات دو طرف طی سالهای اخیر پررنگتر و منجر به رادیکالشدن موضع اتحادیة اروپا در قبال ایران شده است. در این مقاله، به بررسی تاثیر چالشهای ناشی از فعالیتهای هستهای ایران بر روابط جمهوری اسلامی و اتحایةاروپا میپردازیم. پرسش اصلی این نوشتار عبارت است از اینکه چرا اتحادیة اروپا در برخورد با فعالیتهای هستهای ایران از گزینة آمریکا یعنی «کاربرد زور» حمایت و با آن همراهی نکرده است. فرضیة اصلی مقاله آن است که اتحادیة اروپا با ردّ گزینة توسل به زور، دیپلماسی تحریم شدید ایران را جایگزین کرده و آمریکا را با خود همراه ساخته است. در این راستا، اعمال فشار، مجازاتهای اقتصادی و تحریمهای فراگیر و حمایت از صدور قطعنامههای ضد ایرانی توسط «شورای امنیت»، در هماهنگی کامل با آمریکا مورد توجه اتحادیة اروپایی است. مقطع مورد نظر این مقاله، عمدتا ده سال اخیر و بهخصوص بعد از روی کار آمدن دولت نهم در ایران است. همچنین به نقش برجستة آمریکا در این رابطه، اشاره میشود.
خلاصه ماشینی:
این مقاله به روند مستمر افزایش تحریم ها در راه بردهای اتحادیۀ اروپا می پردازد و نشان می دهد که اتحادیه با مردود شمردن گزینۀ جنگ و تأکید بر دیپلماسی تحریم های اقتصادی - تجاری سعی دارد ضمن افزایش هزینه های سیاسی ، اقتصادی و بین المللی برای ایران ، نهایتا فعالیت های هسته ای این کشور را متوقف سازد.
انگیزٔە آشکار اتحادیۀ اروپا از به کارگیری دیپلماسی تحریم در منازعۀ هسته ای ایران ، جاه طلبی این اتحادیه برای اثبات جایگاهش به جهان ، نه فقط به دلیل مخالفت با گسترش سلاح های هسته ای ، بلکه برای نشان دادن اعتبار سیاست خارجی و امنیتی مشترک آن (CFSP)٣ است ( ,٢٠٠٧ ,Overhaus analysis ٢.
تلاش برای تصویب چهار قطعنامۀ تحریمی در «شورای امنیت » بیان گر رویکرد اتحادیه در این رابطه و نشانه ای از همکاری هرچه بیش تر اتحادیۀ اروپا با آمریکا و «آژانس بین المللی انرژی اتمی » است .
از این تاریخ ، اتحادیۀ اروپا و به ویژه سه کشور بزرگ اروپایی ، راه برد فشار و تحریم را در دستور کار قرار دادند و این اتحادیه علیه ایران سیاست فعالی در «شواری امنیت » و «شورای حکام » آژانس در پیش گرفت .
نوع برخورد دولت نهم با پروندٔە هسته ای منجر به قطع مذاکرات ایران و اروپا و باعث نزدیکی اروپایی ها به ایالات متحده و آژانس وین شد و این مثلث ، پروندٔە هسته ای ایران را به «شورای امنیت » بردند تا از طریق اهرم سیاسی و فشار و تحریم های مختلف ، جمهوری اسلامی را وادار به عقب نشینی کند (قهرمان پور، ١٣٨٧، ص ١٨٥).