چکیده:
تمامی بازیگران در صحنه بین المللی هدف کسب برترین جایگاه جهانی و تحقق فزون ترین منافع را دنبال می کنند. در این چارچوب آنان تلاش را بر این قرار می دهند که از تمام دارایی های خود بهره ببرند. به همین دلیل ارزش های اخلاقی خواه در هیات آسمانی و خواه در کسوت مدنی مورد توجه قرار می گیرد. با توجه به این واقعیت که در صحنه بین الملل نقض نظم ضرورتا با تنبیه روبه رو نمی شود و کشورهای بزرگ به لحاظ حجم توانمندی و تسلط بر سازمانهای بین الملل امکان بیشتری برای مشروعیت بخشیدن به ارزش های اخلاقی با منافع خود دارند، باید درک کرد که اخلاق ویژگی موقعیتی دارد. کشورهای بزرگ هر زمان مناسب تشخیص دهند از مباحث اخلاقی مانند حقوق بشر، برابری انسانها و نفی تجاوز صحبت می کنند و هر زمان آن را برخلاف منافع خود بدانند به راحتی این ارزش ها را نقض می کنند. بنابراین پرواضح است که ارزش های اخلاقی از ارکان اساسی حیات بخش رفتارهای بازیگران نیست بلکه جایگاه آن موقعیتی است. کشورها با توجه به واقعیات و شرایط در داخل و خارج است که تصمیم می گیرند که این توانمندی را از زرادخانه ملی مورد استفاده قرار دهند. اگر تشخیص بر این باشد که ارزش های اخلاقی تسهیل کننده است، مورد بهره برداری قرار می گیرد و در صورتی که نظر بر این باشد که مقوله ارزش های اخلاقی در صورت توجه، دستیابی به خواستها را پرهزینه و یا غیرممکن می سازد، به حاشیه رانده می شود.
خلاصه ماشینی:
بـا توجـه بـه ايـن واقعيت که در صحنۀ بين الملل نقض نظم ضرورتا با تنبيه روبه رو نميشود و کشورهاي بزرگ به لحاظ حجم توانمندي و تسلط بر سازمانهاي بين الملـل امکـان بيشـتري بـراي مشروعيت بخشيدن به ارزش هاي اخلاقي بـا منـافع خـود دارنـد، بايـد درک کـرد کـه اخلاق ويژگي موقعيتي دارد.
درک نظـام منـد ايـن واقعيت را به وضوح بيان ميکند که قاعدتاملاحظـات غيرارزشـي هسـتند کـه بنيـان و چارچوب اصلي جهتگيريها را مشخص ميسازند، تحليل تصميم گيري هـم ايـن را بـه خوبي به صحنه ميآورد که بازيگران جدا از اينکه در چـه مقطعـي و يـا اينکـه در چـه جغرافيايي حضور داشته اند، سياست خارجي بهينه را معيار عملکرد قرار نداده اند، بلکـه بسندگي به لحاظ محدوديت منابع ، زمان و توانمنديها هميشه مطرح بوده است .
منابع حيات بخش دارايي در صحنۀ بين الملل اين واقعيت انکار نشدني است که بازيگران بدون توجه به ظرفيت هاي مادي، بـدون در نظر گرفتن تمايزات ارزشي و بياعتنا به چگونگي شـکل گيـري سياسـتها خواهـان ايـن هستند که جايگـاه و موقعيـت خـود را در صـحنۀ جهـاني در درجـۀ اول تثبيـت و در صورت امکان ارتقا دهنـد.
اين نکته اهميت دارد که بازيگران بدون توجـه بـه وزن ، موقعيـت جغرافيـايي و منـابع ، کيفيت ساختار قدرت سياسي و مؤلفه هـاي فرهنگـي ـ اجتمـاعي همگـي درصـدد ايـن هستند که جايگاه و موقعيت خود را در سطح منطقه و جهاني بـه سـطحي برسـانند کـه بسنده ترين بسته را براي تحقق اهداف و خواستها به وجود آورد.