چکیده:
رسانه ها از کاربردی ترین ابزارهای فرهنگی برای غلبه بر فکر و اندیشه مخاطبان به شمار می روند. از این رو، در خط مقدم میدان جنگ نرم قرار دارند و به راحتی می توانند جریانهای مهم را هدایت ، نظارت و کنترل کرده ؛ از طرفی ، خود نیز جریان ساز باشند. بسیاری از کارشناسان معتقدند با توجه به گستردگی و در هم تنیدگی دنیای ارتباطات ، امروزه با جنگ رسانه ای ، به عنوان یکی از ابعاد جنگ نرم نیز روبه روییم ؛ به طوری که هر رسانه ای که قوی تر است ، می تواند در جهت دهی به افکار عمومی مردم موثرتر عمل کند. در جنگ نرم ، رسانه ها در مقایسه با قابلیتهای سخت افزاری ، ابزار نیرومند و کم هزینه ای برای نیل به اهداف ترسیم شدة نظامهای سیاسی مختلف به شمار می آیند. از این رو، در نبردهای فرهنگی به اشکال مختلف از سوی اربابان سیاسی ، نظامی و اقتصادی به کار گرفته می شوند. در این گونه نبردها، رسانه ها به طور عمده در اختیار مراکز ثروت و قدرت قرار دارند و اغلب بازتابانندة منافع هژمونیک گروههای خاص هستند. بدین ترتیب ، بررسی نقش ، اهداف و میزان تاثیرگذاری آنها بر اندیشه و رفتار مخاطبان ، اهمیت بسزایی دارد. از این رو، با توجه به ضرورت شناخت نوع تهدیدهای رسانه ای در جنگ نرم و همچنین نقش آفرینی فرهنگی رسانه های داخلی در این زمینه ، هدف پژوهش حاضر پاسخگویی به این پرسش است که رسانه های داخلی چه راهبردها و راهکارهایی را میتوانند در قبال تهدیدهای ناشی از عملکرد رسانه های غربی در جنگ نرم اتخاذ کنند؟ روش این پژوهش ، تبیینی - توصیفی با استفاده از منابع کتابخانهای - اسنادی و اینترنتی است .
خلاصه ماشینی:
(فرقانی ، ١٣٨٢: ٧٦-٧٥) این نوع رسانه ها و ابزارهای ارتباطی در جامعه ، هنوز در فرایند زندگی اجتماعی ما وجود دارند و البته با تغییرات جزیی و متناسب با زمان ، از ویژگی های منحصر به فردی به شرح ذیل برخوردارند: - ارتباطات سنتی ، به طور عمده میان فردی و چهره به چهره است و از عمق ، قدرت و تأثیرگذاری بیشتری بر مخاطب برخوردار است ؛ - در ارتباطات سنتی ، ارتباط گر اغلب در معرض دید و در دسترس مخاطبان است ؛ - شخصیت ، خصوصیات فردی و رفتاری ، صدا و حالات چهره و قیافه در ارتباطات سنتی ، نسبت به ارتباطات نوین ، نقش تعیین کننده تری در موفقیت یا عدم توفیق ارتباط دارد؛ - در ارتباطات سنتی از ابزارهای فناورانه و پیچیده استفاده نمی شود یا استفادة محدودی به عمل می آید؛ بنابر این ، به طبیعت زندگی انسانی نزدیک تر است ؛ - واژگان و فرهنگ بیان ، در ارتباطات سنتی به فرهنگ توده بسیار نزدیک است و معمولا از فرهنگ نخبگان فاصله دارد؛ - ارتباط گران سنتی اغلب با مردم ، در کنار آنها و در پیوند و ارتباط مستقیم با توده ها به سر می برند؛ - منابع شبکۀ ارتباط سنتی ، کمتر از ارتباطات نوین ، با منافع هیئت حاکم و بخش دولتی پیوند خورده است ؛ بنابر این ، از قید نظارت ، سلطه و توقعات این بخش آزاد است و می تواند در صورت لزوم ، افشاگری کند و واقعیتها را بگوید؛ - تعدد و تنوع و در عین حال غیر رسمی بودن مراکز و نهادها و نیز ارتباط گران سنتی ، امکان اعمال کنترل و ممیزی را بر آنها کاهش می دهد؛ - پیامهای شبکۀ ارتباطات سنتی از حیث شکل و محتوا به زبان و درک مردم نزدیک تر است ؛ - محتوای پیامهای ارتباطات سنتی به طور عمده ریشه در فرهنگ ، باورها، اعتقادات ، ارزشها و هنجارهای جامعه دارد و به همین دلیل ، راحت تر و سریع تر جذب و پذیرفته می شود؛ - حضور برخی از عناصر و ارتباطات سنتی در میان مردم و در خصوصی ترین محافل آنها، همچون خانه ها، مراسم عقد و عروسی ، طلاق ، هفته خوانی و نیز جلسات طرح مسائل شرعی ، قدرت فوق العاده ای به این شبکه بخشیده است ، به طوری که بسیاری از مردم ، آنها را محرم رازهای زندگی خود می دانند؛ - احساس نوعی اطمینان و اعتماد نسبت به صحت پیامهای این شبکه و نیز صراحت این پیامها که مبتنی بر اعتقادات و سنتهاست و با مشاهدات و تجربه های تاریخی مخاطبان هم هماهنگی دارد، پذیرش پیامهای آن را ممکن تر و گسترده تر می کند؛ - ارتباط گران ، نهادها و پیامهای ارتباطات سنتی ، طی یک و نیم قرن اخیر، بسیاری اوقات یا در تعارض با ساختار و نظام قدرت مستقر در جامعه بوده یا دست کم با آن از در سازش وارد نشده اند یا خود را از آن برکنار داشته اند.