چکیده:
سرمایه داری جهانی، به رغم اصطلاحات و آرایش های جدید، مفهوم جدیدی نیست؛ اما سرعت، اندازه و دامنه جهانی آن پس از جنگ سرد عمیق و گسترده شده است. ابعاد جغرافیایی سرمایه داری جهانی بسیار مهم اند؛ زیرا با عبور از مرزهای ملی کشورها و ایجاد کنش و واکنشهای بسیاری در سطوح ملی، منطقه ای و جهانی، تاثیرات متفاوتی در بخش های مختلف بر جای گذاشته اند. سرمایه داری مراحل بسیاری را طی کرده است: از سرمایه داری مرکانتی تا سرمایه داری صنعتی، سرمایه داری پولی، سرمای هداری رفاه، سرمایه داری دولتی و هم اکنون سرمای هداری جهانی. سرمای هداری جهانی بر این فرض بنا شده که بشریت به مرحله ای رسیده است که با عنوان «پایان تاریخ » توصیف م یشود؛ لذا به زعم خود به کی مدل اقتصادی جهانی برای همه جهان تبدیل شده است. کی جهان باز و عادلانه ماهیتا و به معنای واقعی، تکثرگرا با ارتباطات و وابستگ یهای گسترده خواهد بود که همه مردم، جوامع، کشورها و دولت ها را قادر می سازد منافع و مزایا را از طریق همکاری و رقابت سالم به دست آورند. این نگاه اکثر متفکران اسلامی، جهان سوم و برخی متفکران منتقد غرب است: داراییهای غیرمادی فرم مسلط ثروت است و عدالت و برابری در قلمرو فرهنگی در حال تبدیل شدن به موضوعی داخلی و نیز بی نالمللی است. اسلام به دنبال اصول اخلاقی، ارز شها و دستورهایی است که بر انگیزه نهادها و فرایندهای انسانی در همه سطوح تاثیرگذار باشد؛ لذا اسلام به طور عادلانه علاقه مند تعدیل منافع فردی است تا این پدیده با خیر عمومی و صلاح عمومی تجانس پیدا کند. جه تگیری اخلاقی فردی و اجتماعی از طریق نهادهای قانونی و اجتماعی مورد حمایت قرار م یگیرد. آزادی فردی، حقوق بشر و فرص تهای نامحدود برای عمل اقتصادی درون هنجارهای اخلاقی، ضرور تهای اخلاقی و چارچوب حقوقی رخ م یدهد. در این راستا آموز ههای اسلامی سیستمی تشکیل میدهند که اجزای اصلی آن، یعنی تعهد، شخصیت، خلاقیت، رقابت، همکاری، همگرایی و همزیستی با کیدیگر محیطی خلق میک نند که توسعه، صلح و امنیت پایدار جهانی را در پی دارد. روش تحقیق مد نظر یکفی و انتقادی است. پس از بررسی تاثیرات نظام سرمای هداری، ریشه های نظری و بنیا نهای فکری مسئله بررسی و قابلی تهای آموز ههای اسلامی برای تدوین الگوی جهانی توسعه پایدار تحلیل و با ت یکه بر استدلال عقلی و مسئله نظری تب یین شده و نتیج هگیری صورت م یگیرد.
Despite of the new circumstances and arrangement، global capitalism isn’t a new concept، but its speed، size and worldwide scope is deep and broad after the post-Cold War World. Because it has influenced in the various sections through crossing the countries’ national boundaries and formation of many actions and reactions in national، regional and global levels. . They consider the non-financial assets as dominant form of wealth and claim that equality becomes a domestic and international topic in the realm of culture. Islam seeks moralities، values and orders that affect motivation in all levels of institutions and human processes. Therefore، Islam has a tendency towards adjustment of individual interests in terms of public goodness and expediency. Individual freedom، human rights and unlimited economic opportunities occurs under and within ethical norms and moral imperatives as well as rights framework. Therefore، Islamic doctrines form a system oriented to development، global sustainable peace and security through its main components i.e. commitment، character، innovation، competition، cooperation، convergence، coexistence. The research method is qualitative and critical one. We try to investigate implications of capitalist system and its theoretical foundations and then address capabilities of the Islamic doctrines for composition of sustainable security’s global model.
خلاصه ماشینی:
"به علت تسلط و گسترش این سیستم،افزایش صادرات کالا و خدمات به بزرگترین ارزش و بالاترین افتخار در زندگی تبدیل شد؛روح کسب به انگیزه دستیابی به ارزشهای اصلی جامعه بدل شد؛نقش دولتها به خلق زیرساختهای ابزاری مناسب و محیط معرفتی و اطلاعاتی برای عملکرد سیستم بازار محدود شد؛سیستم لسهفر اصل هادی و پیش برنده هم در سطح ملی و هم در سطح جهانی شد و سرمایهداری به عنوان یک سیستم جدید ائتلافی قدرتمند میان طبه سرمایهداران و نخبگان حاکم ریشه دواند.
بسیاری از اندیشمندان معتقدند به رغم ضعف کنونی جهان اسلام،سیستم اقتصادی اسلامی مبتنی بر مجموعهای از ارزشهای جهانی و مبتنی بر اصول و نهادهای اساسی خود،یعنی حاوی برخی عناصر مهم اقتصادی مثل آزادی فردی،حق مالکیت،سازوکار بازار،انگیزه سود و نیز سازماندهیهای نهادی و قانونی برای تولید رفاه و ثروت،توزیع ثروت و رفاه فردی و اجتماعی است.
این روش تمرکز بر تغییرات به درون زنان و مردان را نادیده گرفته و بیشتر روی تغییر در جهان بیرونی متمرکز شده است؛با وجود این،نیاز به تغییرات کلی در خود مردم و نیز محیط اجتماعی و اقتصادی آنها احساس میشود.
از یک طرف هدف آن تضمین آزادی فرد، آزادی انتخاب،مالکیت خصوصی و سرمایهگذاری خصوصی،انگیزه سود،احتمالات و ممکنها برای تلاش و پاداش مشروع است و از طرف دیگر،به دنبال فراهمسازی صافیهای اخلاقی و فقهی مؤثر در سطوح مختلف حیات و فعالیت انسانی و استقرار نهادهایی در بخشهای داوطلبانه و نیز از طریق دستگاههای دولتی،تضمین توسعه اقتصادی و عدالت اجتماعی در جامعه است."