چکیده:
جمهوری اسلامی ایران به عنوان کیی از بازیگران مهم خاورمیانه با مجموعه ای از تهدیدهای راهبردی در این منطقه مواجه است و ه مچون سایر بازیگران بین المللی ناگزیر از بازدارندگی در مقابل این تهدیدهاست. از جمله نظری هها درباره مفهوم بازدارندگی که پس از پایان جنگ سرد با رو کیرد منطقه ای تدوین شده، «بازدارندگی شبکه ای » است. این رو کیرد با تا کید بر استفاده از شبکه های راهبردی به منظور ایجاد سیستم بازدارندگی به بررسی فرصت های موجود در یک منطقه برای ایجاد شبکه های گوناگون با یک یا چند بازیگر م یپردازد. از منظر راهبردی و در میان شبکه های موجود در خصوص یک بازیگر منطقه ای، شبکه های ژئوکالچری مبتنی بر نظریه هانتینگتون، از جمله حوزه های مورد بحث در این نظریه محسوب می شوند. در خاورمیانه از منظر ژئوکالچری، خرده شبکه های مختلفی در دو شبکه گسترده تمدن اسلامی و تمدن غربی قابل تشخیص است که خرده شبکه اسلا مگرایی شیعی از جمله آنهاست. این پژوهش نشان م یدهد که شبکه ژئوکالچری شیعی با مرکزیت جمهوری اسلامی،در صورت شکل گیری، می تواند در ارتقای بازدارندگی منطقه ای جمهوری اسلامی ایران به نحو بسزایی موثر باشد.
Islamic Republic of Iran faces a series of strategic threats in the Middle East as a major regional player and is forced to deter against the threats come from other international players. The networkbased deterrence is one of the deterrence-related theories especially after the end of the Cold War. This theory addresses existing opportunities in the region for creating the various networks with one or some players and emphasizes the use of strategic network along with formation of a deterrent system. The geocultural networks consist of discussed arenas in this theory based on Huntington theory from a strategic perspective. Geoculturally، there are various sub-networks at two vast networks of Islamic civilization and Western civilization in the region of the Middle East، one of which sub-network of Shiite Islamism is. This paper shows the Shiite geoculture network – in light of Islamic Republic - can plays an effective role in escalation of Iran’s regional deterrence، if it will be formed.
خلاصه ماشینی:
"لذا اعطای عنوان شبکه ژئوکالچری به پیروان مذهب تشیع گرچه امکانپذیر است و از پیوندهای استواری برخوردار است،اما وجود گرایشهای مختلف در عرصه اجتماعی در منطقه و جریانها،احزاب و شخصیتهای شیعی متمایل به اندیشههای غربگرایانه موجب اختلاف فکری و بعضا ایدئولوژیکی میان جنبشهای شیعی شده که پیوندهای موجود میان حلقههای این شبکه را تحت تأثیر قرار داده است؛در حالی که اسلامگرایی شیعی،با وجود گوناگونی در درون خود، میتوان خرده شبکهای منسجمتر را تشکیل دهد که چگالی ارتباطی میان واحدهای آن به مراتب بیشتر خواهد بود.
وضعیت جنبشهای شیعی در خاورمیانه نشان میدهد پیوندهای قویتری که میان واحدها با گرایش اسلامگرایی شیعی،در وهله اول در جهان اسلام و در وهله دوم در جهان تشیع وجود دارد،اسباب ایجاد روابطی مستحکمتر را میان برخی واحدهای درون شبکه ژئوکالچری اسلام فراهم کرده است و به لحاظ وجوه متمایزی که از آنها برخوردار است و میزان قابل توجهی از استقلال که نسبت به دو شبکه وسیعتر اسلام و تشیع دارد،میتواند به عنوان یک خرده شبکه مستقل مورد مطالعه قرار گیرد.
با توجه به وضعیت نامتقارن قدرت در خاورمیانه،به علت وجود قدرت مداخلهگر ایالات متحده آمریکا،مدل بازدارندگی شبکهای برای جمهوری اسلامی ایران مزیتهای بسیاری دارد و از دو منظر به ارتقای بازدارندگی ایران کمک میکند؛به طوری که ایران در وهله اول میتواند به علت موقعیت راهبردی خود در خاورمیانه از جمله «ایفای نقش پیوندی»بین خاورمیانه،با سایر تقسیمبندیهای منطقهای مانند آسیای مرکزی و قفقاز،اقدام به ایجاد شبکهای ژئوپولیتیکی کند و امنیت خود را افزایش دهد."