چکیده:
: فلسفه تاریخ با توجه به دو معنای متفاوتی که از واژه «تاریخ» اراده میشود،
یعنی سلسله حوادث گذشته ــ که مورد پژوهش مورخ است ــ و خود پژوهش مورخ، به ترتیب
به فلسفه نظری تاریخ و فلسفه نقدی یا تحلیلی تاریخ تقسیم میگردد. هدف فلسفه نقدی
تاریخ این است که ماهیت پژوهش تاریخی را وضوح بخشد و پیشفرضهای اساسی،ژمفاهیم
نظام بخش و روش تحقیق آن را بر رسد. بیشتر نوشتههای فلسفی درباره تاریخ درواقع
تلاش برای پاسخگویی به این سؤال است که آیا بدون قیود و شروطی مهم میتوان گفت که
تاریخ جز علوم تجربی است یا نه؟ در پاسخ به این سؤال و در بحث از آن
نوع تبیین یا فهمی که مورخان در پی آن هستند، ایدهآلیستها غالبا بر این قولند که اندیشه یا
مفهوم این نوع تبیین با تبیینی که عموما در مطالعات علمی مناسب به نظر میرسد تفاوت
دارد و در مقابل پوزیتیویستها معمولا منکر این تفاوت هستند.
خلاصه ماشینی:
"وی با به چالش خواندن این فرض که هر تبیینی در پاسخ به سؤال «چرا؟» ارائه میگردد، و ذکر انواع دیگری از تبیین، چون تبیین مبتنی بر قوانین دارای شمول محدود، تبیین ناظر بر امکان وقوع، ناظر بر واقعیت رویداد و تبیین تجمیعی، که مورخان از آنها به عنوان تبیین نام میبرند، اظهار میدارد که این نوع تبیینها هر چند شرایط تبیینهای پوزیتیویستی و ایدهآلیستی را ندارند، اما در نوع خودشان تبیینهای کاملی هستند و شکوه پارهای فیلسوفان تاریخ از اینکه چنین تبیینهایی به لحاظ روششناختی قوی نیستند در واقع نادیده گرفتن آن نوع سؤالی است که پرسیده شده است نه اعتراض به شیوهای که مورخان نوعا برای پاسخ به آن در پیش میگیرند.
اما به نظر میرسد به طور گسترده توافق بر این است که به اندازهای که آنها با رویدادهای خاص سر و کار دارند، در یک ویژگی اساسی مشترکند: با نشاندادن اینکه آنچه باید تبیین شود تحت قوانین کلی تجربی قرار میگیرد، آن را قابل پیشبینی میگردانند.
به عکس، در تاریخ، آنها عموما واقع میشوند، بویژه در مواقع خاصی در روایتها، جایی که انتظارات پدید آمده در اثر وقایع اتفاق افتاده، به وسیله آنچه کشف شده که بعدا اتفاق میافتد، نقش بر آب میشود، این امر، این مسأله را ایجاد میکند که: «اما آن چگونه میتوانست باشد؟» همچنین دلیل دیگری وجود دارد بر این امر که چرا ارائه چنین تبیینهایی در تاریخ، بسیار محتملتر است تا در علوم طبیعی: علاوه بر پیشفرض تفاوت فردی که قبلا ذکر شد، این واقعیت که مورخان آمادهاند فرض فلسفی دیگری بکنند دال بر اینکه، گذشته از اینکه در مورد جهان طبیعی صدق کند یا نه، در امور انسانی هر چیزی شروط تعیینکننده پیشین ندارد."