چکیده:
نظام اخلاقی در اسلام از جهاتی با سایر نظامهای اخلاقی متمایز است که یکی از مهمترین آنها از حیث مبدأ فاعلی است. نظامهای دیگر عقل، اجتماع، فطرت، طبیعت و عوامل دیگری را در پیدایش گزارههای اخلاقی دخیل دانستهاند؛ اما به اجماع علمای دینی، فن اخلاق اسلامی از منبعی وحیانی سرچشمه میگیرد. مواد فن اخلاق از مبانی خاصی بهدست میآید که آن مبانی از منبعی وحیانی برگرفته میشود. این سه عنصر (مواد، مبنا و منبع) طوری با هم عجین شدهاند که اگر مادهای از مواد اخلاق به مبنایی بازگردد که به منبع وحی استناد نداشته باشد، آن اخلاق را «اخلاق اسلامی» نمیگویند. مقاله حاضر درصدد تبیین محتوایی اخلاق اسلامی و بازشناسی آن از سایر مکاتب اخلاقی است.
خلاصه ماشینی:
"شالوده اساسی اخلاق یکم: مبانی علمی اخلاق هرچند از فنون عملی است، بدون علم نخواهد بود؛ زیرا عنوان عمل انسان که موجودی متفکر و مختار میباشد، غیر از عنوان اصل فعل است که برای مطلق کار استعمال میشود.
چهارم: وحیانی بودن منبع اخلاق سر انحصار منبع اصلی مبانی فنون اخلاقی، فقهی، حقوقی و قانونی در وحی آن است که منابع فراوان معرفتشناختی بشر، اعم از تجربه حسی، نیمهتجربی، تجریدی فلسفه و کلام، تجریدی ناب عرفان نظری و مشهود عرفانی که در علم حصولی و حضوری خلاصه میشوند، همگی از سنخ قانونشناسی هستند، نه قانونگذاری.
در صورت سوم، هرچند حسن و قبح معلوم است، نیروی عهدهدار اراده، عزم، تصمیم و اخلاص ناکارآمد است و چنین فردی در حالیکه علم دارد، آلوده میشود و از چنین شخصی به «عالم فاسق» تعبیر میشود و هرگز نمیتوان به وی اعتراض علمی کرد که چرا چنین کردی و مگر نمیدانستی؟ زیرا مشکل وی بسته بودن عنصر اراده و دربند شدن مسئول عزم عملی است، نه جزم علمی.
البته باید به این نکتهٔ فاخر توجه نمود که جنبهٔ کارآمدی اخلاق در تدبیر امور، اصلاح فرد و جامعه، تأمین استقلال و آزادی امت و به دست آوردن سایر کمالات سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی در گرو استناد مبانی آن به منابع وحیانی است؛ زیرا انسان کامل بهدلیل کون جامع بودن، هماره مبادی را در اختیار داشته، با مقاصد بهویژه مقصود نهایی پیوند ناگسستنی دارد؛ لیکن از این منظر مورد استفاده جامعه بشری نخواهد بود."