چکیده:
ابن کمونه و شبهه او از مواردی است که بخشی از الهیات را به چالش کشیده است.
در این میان متفکران بسیاری به این حوزه وارد شده و تلاش وسیعی را نسبت به حل این
شبهه معطوف داشتهاند. در زمرة این متألهین میتوان از آنچه در تقریرات فلسفة امام
آمده است یاد کرد که ضمن تشریح راهحلهای قدمای فلسفه اسلامی، راهکار منحصر به فردی
را نیز ارائه کرده است.
در این مقاله ضمن شرح و بسط متن منظومه و شرح آن، که از متون اساسی فلسفه صدرایی
است، و تقریرات فلسفة امام خمینی(س) نیز به نوعی در راستای مطالب آن کتاب میباشد،
سعی مینماییم تا با ابن کمونه و شبهه او و جوابهای داده شده به آن، و در پایان، با
پاسخ اصلی امام راحل عظیم الشأن در مورد آن آشنا شویم.
خلاصه ماشینی:
"مرحوم حاجی سبزواری سپس، عبارت ابن کمونه را از اسفار نقل مینماید: و عبارته هکذا: «لم لایجوز أن یکون هناک هویتان بسیطتان مجهولتا الکنه المختلفتان بتمام الماهیة یکون کل منهما واجب الوجود بذاته، و یکون مفهوم واجب الوجود منتزعا منهما مقولا علیهما قولا عرضیا»: ترجمه: «چرا نتوان گفت که در عالم دو هویت بسیط وجود دارد که هر دو کنه و ذاتشان مجهول است و به تمام ذات و ماهیت با هم مختلف هستند و هر دو نیز واجب الوجود بالذات میباشند و مفهوم واجب الوجود از خود آنها انتزاع و بر آنها حمل میشود ــ به این معنی که میگوییم «هما واجبا الوجود» در حالی که این حمل به نحو حمل عرض عام بر شیء است» [میرداماد: 2؛ علوی: 751].
البته باید به این نکته توجه داشت که این برهان در صورتی تمام است که ما قائل به وحدت تشکیکی وجود باشیم که در غیر این صورت اگر طبق عقیدة مشائین مشی کردیم که در عین حالی که بر اصالت وجود قائلند، ممکنات را موجوداتی میدانند که هر یک دارای وجودی مباین با وجود ممکن دیگر است [طوسی: 11؛ شوارق الالهام ج 1: 68] لاجرم باید بپذیریم که نوع چهارمی از کثرت نیز موجود است که کثرت در وجود میباشد که برهان مذکور قابلیت نفی آن را ندارد و لذاست که ممکن است بگوییم ما اگر طبق مبانی خود پذیرفتیم که وجود، واحد مشکک است، طبعا وحدت واجب الوجود را از قبل پذیرفتهایم و این بدان معناست که این برهان، صرفا تنبه و توجهی است به مبنای مورد نظر و نه اینکه نتیجه خاص و جدیدی را باعث شود."