چکیده:
مساله اصلی تحقیق این نوشتار، چند و چون تبلیغ سبک زندگی اسلامی برای نسل حاضر و تدوین آن برای نسل های آینده است که از سه جهت مورد بررسی خواهد بود.
نخست، از منظر رسالتی که سازمان روحانیت اسلام با نسبت وارثان پیامبر در امر دین به عهده گرفته است، ایفای نقش آن چه سازوکاری باید داشته باشد. به خصوص این که رسالت الهی تبلیغ دین، که همواره بر دوش همه عالمان دینی در هر برهه و عصری بوده، امروزه در رقابت شدید بین الادیانی بر شدت حساسیت آن افزوده شده است.
دوم، با توجه به این واقعیت، روحانیت تنها مرجعی است که نزد خدا و مردم به عنوان متولیان اصلی و مستقیم مذهب و واسطه میان خلق و پیشوایان دینی قرار دارند. از این روی فرد روحانی باید نمایان گر الگوی سبک زندگی دینی باشد. عطف نظر به این واقعیت، چه سازوکار و چند و چونی باید به کار گرفته شود؟
سوم، با عنایت به تعدد سبک زندگی رهبران دینی، کدام یک می تواند تصویر کاملی از سبک زندگی اسلامی برای نسل حاضر ارائه دهد: سبک پیامبر اکرم، صحابه کبار و امیرالمومنین علی با آن تنگنای اقتصادی؛ و یا سبک زندگی امامان معصوم در عصر اموی و عباسی؛ یا این که نقطه ی وفاقی در میانه ی این دو دیدگاه وجود دارد.
در این نوشتار آن چه از آن بحث خواهد شد بنابر اجمال و در مایه توصیفی، و شیوه کتابخانه ای/آرشیوی/اسناد مجازی خواهد بود که در برد نیمه بنیادی/ کاربردی ارائه می شود.
خلاصه ماشینی:
"com گرفته شود؟ سوم،باعنایت به تعدد سبک زندگی رهبران دینی،کدامیک میتواند تصویر کاملی از سبک زندگی اسلامی برای نسل حاضر ارائه دهد:سبک پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله،صحابۀ کبار و امیر المؤمنین علی علیه السلام با آن تنگنای اقتصادی؛و یا سبک زندگی امامان معصوم علیهم السلام در عصر اموی و عباسی؛یا اینکه نقطهی وفاقی در میانهی این دو دیدگاه وجود دارد.
ما هم اگر بخواهیم سبک زندگی اسلامی را برای مردم تبیین کنیم در نخستین گام باید به ارائۀ الگویی از رهبران و پیشوایان خود بپردازیم و قبل از روی آوردن به هر شخصیت،به پیامبر اعظم صلی الله علیه و اله اقتدا کنیم.
نتیجه دستامد بحث تا اینجا رویکرد بهچند مطلب است: نخست اینکه روحانیت بهعنوان وارث انبیاء عظام علیهم السلام،در ارائۀ سبک زندگی دینی باید نقش الگویی داشته باشد تا بتواند چهرۀ دین را برای عالمیان ترسمی نماید؛ همچنین برای انتقال به دورۀ پس از خود به تدوین آن پردازد.
ایشان با ترسیم یک روز سیزدهبدر و اجتماع انبوه مردم در یک تفریحگاه عمومی که فضای آن از سر و صداهای مختلف آن چنان آکنده شده است که صدای شخص به گوش فرد مجاور نمیرسد،و در این حال مأمور تبلیغ پیام رهبر میخواهد آن پیام را فورا بهگوش مردم برساند،خاطرنشان ساخت که تنها با شلیک چند تیر هوایی پیاپی میتوان اذهان را بهخود مشغول و سکوت را موقتا برقرار ساخت تا بتوان در آن فرصت به ابلاغ پیام پرداخت؛و زینب کبری علیها السلام در بازار کوفه با چنان هیاهو و غوغایی اکنون که میخواهد پیام سالار شهیدان را برای مردم بخواند چه باید بکند؟زینب از قدرت تصرف ولایی استفاده کرد و روبه مردم گفت:«اسکتوا»!همه نفسها در سینهها حبس و بهطرف صدا متوجه شد و زینب علیها السلام بلافاصله گفت:یا اهل الکوفه..."