چکیده:
فلسفه سیاسی اسلام، در راستای اهداف و تئوری های بلند خویش و در راستای تدوین سبک زندگی اسلامی تمدن آفرین، به مقوله الزام، توجهی بایسته دارد. زیرا تحقق غایات و اهداف خود را وابسته به الزاماتی نظیر برنامه ریزی، و اطاعت از ناحیه مردم و حکمرانان می داند. مقوله ای که در ساختمان تفکر اسلامی، به آن اهتمام جدی ورزیده شده است.
در این نوشتار، ابتدا به ماهیت فلسفه سیاسی به عنوان عامل فهم چگونگی اداره جامعه، ساخت قدرت، و نحوه حکمرانی و دخالت آن در زندگی مسلمین پرداخته شده است. فلسفه سیاسی با اخلاق، نسبتی روشن و عقلانی دارد. الزام سیاسی، در واقع تعهد اخلاقی شهروندان، به انجام دستورات و سبک زندگی اسلامی است. دستوراتی که بالمآل منجر به ساخت تمدنی عظیم و
شکوه آفرین گردد.
سبک زندگی اسلامی، نمود ارزش ها و سنت های مشترک دینی در حوزه عمل اجتماعی است. سبکی از رفتار اجتماعی که در مقام تحقق و عینیت، تمدنی اسلامی را پدید آورد. این مقوله، با توجه به جامعیتی که اسلام دارد امری کاملا، میسور و بایسته است. امری که در روزگاران اولیه سروری و سیادت و پیش قراولی تمدنی را به مسلمین داده است. در این نوشتار، به الزامات تمدنی تدوین برنامه سبک زندگی اسلامی از منظر اجتماعی و سیاسی پرداخته شده است.
خلاصه ماشینی:
"در این نوشتار،به الزامات تمدنی تدوین برنامۀ سبک زندگی اسلامی از منظر اجتماعی و سیاسی پرداخته شده است.
ب-ماهیت الزام سیاسی هرگاه تأمل فلسفی اندیشمندان و فیلسوفان سیاست،در مورد هستی نظام سیاسی و سبک زندگی ملهم از آن مطرح میشود،«مسألۀ الزام سیاسی»مطرح میگردد و مهمترین بحث در این مقوله،این است که«چه دلیل فلسفی وجود دارد که شهروندان بهلحاظ اخلاقی موظف به پذیرش اقتدار یک حکومت و اطاعت از آن باشند؟»(یوسفی،1389،67).
یعنی درک رابطۀ افراد با سیاست،حقوق،اخلاق و فرهنگ براساس شرایط ذاتی نهفته در آنها که این رابطه باید در عینیت رفتار جامعه متجلی و نمودار گردد و بدون تجلی این رفتارها و بایدها،الزام،شکل نخواهد گرفت و بههمین دلیل است که لزوم اطاعت جامعه از نوع قوانین و رفتارها در جامعۀ سیاسی مطرح میگردد.
الزامهای سبک زندگی تمدنآفرین در فلسفۀ سیاسی اسلام فلسفۀ سیاسی اسلام،جهت ایجاد زندگی با سبک دینی،الهی،وحیانی و ملهم از اسلام،دارای طرح،نظریه و تئوری است،چنانکه فیلسوفان بزرگ اسلامی، نظیر فارابی،سهروردی،ابن سینا و فیلسوفانی دیگر براساس رهیافتهای عقلی و فلسفی اسلام،به این مهم اهتمام نموده و طرحهایی نظیر مدینۀ فاضلۀ اسلامی را در متن فلسفۀ سیاسی خویش قرار دادهاند.
خصوصا که انقلاب اسلامی برآمده از روح تفکر اجتماعی اسلام،امروز بهعنوان روش نوین زندگی،در برابر لیبرالیسم غربی،که خود را بر همۀ واقعیتها تحمیل نموده بسان یک شیوه و سبکی پرجاذبه که نظام غربی را بهچالشی سهمگین فراخوانده مطرح گردیده است."