چکیده:
به باور گروهی کمبود تقاضای خانوارهای کم درآمد برای خدمات آموزشی در مقایسه با کاستی در عرضه حدمات آموزشی اثری قاطعتر بر تحقق یافتن اهداف پوشش کامل تحصیلی و کاهش نرخ ترک تحصیل دارد. با وجود تلاشهایی مانند تاسیس مدارس شبانه روزی, تغذیه و نوزیع نوشتافزار رایگان در میان دانشآموزان مناطق محروم, هنوز تا دستیابی به موففیت کامل در زمینه پوشش تحصیلی جمعیت لازم التعلیم فاصله بسیار وجود دارد. بنابراین گرایش دولت به سیاستهایی مانند افزایش قیمت و هزینههای آموزش,
موجب کاهش موثر تقاضای آموزش برای دستکم گروههایی از خانوارها میشود و ممکن
است دستیابی په اهداف نظام آموزشی کشور را تهدید کند و سیاستهای مربوطه را خنثی
سازد. سپاستگذاری مناسب در زمینه چگونگی تامین هزینههای آموزش, نیازمند کسب
دانش کافی و دقیق, پیرامون رفتار گروههای محتلف درآمدی خانوارها از نظر چگونگی
واکنش نسبت به افزایش قیمت و هزینههای آموزش است. در این مقاله با بهرهگیری از
دادههای بودجه خانوارهای شهری طی سالهای ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۶ و سیستم تقاضای تقریا
اپده آل, کششهای قیمتی آموزش به تفکیک گروههای پنجگانه خانوارها محاسبه شد.
براساس این محاسبه تقاضای حصوصی آموزش برای خانوارهای کم درآمد و متوسط
نسبت به نغییر یافتن قیمت آموزش با کشش و حساس (به ترنیب ۱/۸۵۱ و ۱/۴۹) و برای
طبّقه با درآمد متوسط کمتر حساس (۰/۴) و برای طیقات متوسط به بالا و بالا بی کشش
(۰/۰۱) است. از آنجا که آموزش برای خانوارهای متعلق به گروههای درآمد منوسط پایین
و کم در آمد (طیقات اول و دوم) لوکس است. بنابراین سیاستهای معطوف به تعدیل
قیمت آموزش باید به گونهای ندوین و اجرا شوند که کاهش تقاضای آموزش از سوی
گروههای مورد اشاره جبران شود و به نکوین سرمایه انسانی طبقات محرو مآسیبی ترسد.
Some experts believe that the low demand for education among low income families، compared to the low supply، has a greater impact on dropout rate and full educational coverage of the population. Despite efforts made، such as establishing boarding schools، providing free meals and school supplies for students in deprived areas، there is a huge gap between the levels of coverage and school age population. Policies such as those leading to price increase for education would result in further reduction in demand among certain groups، and neutralization of other policies aiming for the opposite. Appropriate policies can be made when there are valid data on the way that different income groups react to price increases. One way of collecting such data would be to estimate the price elasticities using the data on urban family income and the almost-ideal demand system (AIDS). Using the data available for the period of 2004-2007، the price elasticities for education was estimated to be different for low، middle، and high income families. Since education is considered a luxury good for lower middle and low income families، policies need to consider ways of compensating for the decrease in such families demand for education in order to prevent any damage to the human capital among the deprived.