چکیده:
تبیین و تشریح صادر اول، دغدغه ذهن حکمای اسلامی بوده است. حکمای مشاء، صادر اول را عقل اول دانسته اند. ملاصدرا صادر اول را گاهی عقل اول و در برخی آثار خود وجود منبسط دانسته است. این مقاله تلاش دارد، علاوه بر ارائه نظر ملاصدرا در باب این موضوع، عبارات به ظاهر متعارض ملاصدرا در باب صادر اول را توجیه کند. این تحقیق به این پرسش پرداخته که آیا فلسفه ملاصدرا توان اثبات فلسفی وجود منبسط به عنوان صادر اول را دارد؟ و این اثبات بر پایه کدام تقریر از وحدت وجود صورت می گیرد؟ در ادامه با اثبات ادعاهای فوق لوازم فلسفی و احکام و عوارض صادر اول به نحو استقرائی إحصا شده است.
خلاصه ماشینی:
او صـادر نخـست را يـک امـر واحد ميداند که داراي شمول و انبساط بر تمام ممکنات موجود اسـت و بنـابراين ديگـر جايي براي دوم باقي نميماند، زيرا هـر چـه بـه عنـوان ثـاني فـرض شـود منـدک در ايـن وحدت گسترده و فراگير است .
با توجه به مطالب فوق ميتوان اين پرسـش را مطـرح کـرد کـه اگـر تفـاوت واجـب و وجودمنبسط در اطلاق و تقييد است و نيز با پذيرش اينکـه قيـد يعنـي حـد داشـتن و حـد داشتن يعني ماهيت داشتن ، پس چگونه مـيتـوان ادعـا کـرد کـه وجـود منبـسط عـاري از ماهيت است ؟ بايد پاسخ داد که حد وجودِ منبسط همـان تعلـق وجـودي آن اسـت کـه بـا ماهيت داشتن متفاوت است .
فيض منبسط مجموعه جهان ممکن نيست ، بلکه امـر واحـد واقعـي غير از مجموع و داراي مراتب است ، مجموع از آن جهت که مجموع است ، وجود واقعي ندارد و وجود منبسط در حکمت متعاليه و عرفـان ، وحـدت تـشکيکي وجـود و يـا ظهـور است و عقل و نفس و ماده از تعينات آن هستند و رابطه آن با مقيدها رابطه مطلـق و مقيـد است (جوادي آملي، رحيق مختوم ، بخش ٥، ج ٢، ص ١٧٦).
از اين رو برهان ملاصدرا در اثبـات وجود منبسط مبتني بر وحدت شخصي وجود است و کساني که وجـود منبـسط را صـادر اوّل نميدانند بر مبناي وحدت تشکيکي است که آن را رد کرده انـد(آشـتياني، هـستي از نظر فلسفه و عرفان ، ص ١٠٣).