چکیده:
زبان با دین، مذهب، جنسیت، سن، شغل، محیط، شرایط اجتماعی، و تحصیلات گویندگان پیوند دارد و همین موارد از عوامل ایجاد تیپ های شخصیتی در افراد است. هدف پژوهش حاضر بررسی کارکرد زبان در تیپ های شخصیتی داستان های کوتاه یکی بود یکی نبود، شاهکار، تلخ و شیرین، کهنه و نو، غیر از خدا هیچ کس نبود، آسمان و ریسمان، قصه های کوتاه برای بچه های ریش دار، و قصه ما به سر رسید سید محمدعلی جمال زاده است. در این راستا نخست تیپ های شخصیتی داستان و ویژگی های خلقی و خلقی هریک از تیپ ها مشخص شده است، سپس با توجه به هدف اصلی مولف داستان ها، شرایط اجتماعی، متغیرها و مولفه های موجود، و رابطه کارکردهای زبانی با تیپ های مورد نظر بررسی شده است؛ به ویژه زبان، واژه ها، و عبارات متناسب با تیپ ها از لحاظ طبقه اجتماعی، شغل، تحصیلات، دین و مذهب، جنسیت، تابو، محیط، و مناسبات قدرت شرح داده شده است. پژوهش به شیوه توصیفی است و داده ها با استفاده از روش تحلیل محتوا با ابزار کتاب خانه بررسی شده است. نتیجه نشان می دهد که جمال زاده به عوامل غیر زبانی موثر در زبان شخصیت ها با آگاهی و هدف توجه داشته و توانسته است با به کارگیری درست متغیرها به القای بهتر مفاهیم اجتماعی در داستان ها کمک کند. در کل در یکی بود یکی نبود، با توجه به تعداد شخصیت ها، از متغیرها بیش تر استفاده کرده است و دو متغیر دین و مذهب و شغل بیش ترین تاثیر را در زبان شخصیت ها داشته است
خلاصه ماشینی:
در اﻳﻦ داﺳﺘﺎنﻫﺎ ﺻﺮف ﻧﻈﺮ از ﻣﻮﺿﻮع، ﺷﺨﺼﻴﺖﻫﺎ اﻏﻠﺐ ﺑﺎ ﻳﻚ زﺑﺎن ﺳﺨﻦ ﻣﻲﮔﻮﻳﻨﺪ و زﺑﺎن ﭘﺎدﺷﺎه ﺑﺎ ﻣﺮدم ﻋﺎدی ﻳﻚﺳﺎن اﺳﺖ و ﺗﻔﺎوتﻫـﺎ و وﻳﮋﮔـﻲﻫـﺎی اﻓـﺮاد در زﺑـﺎن آﻧـﺎن ﻣﺸﺨﺺ ﻧﻤﻲﺷﻮد و ﻧﻮﻳﺴﻨﺪﮔﺎن ﺑﻴﺶﺗﺮ ﺑﻪ ﺻﻨﺎﻳﻊ و ﻓﻨﻮن ادﺑﻲ ﺗﻮﺟﻪ دارﻧﺪ.
ﺳﺒﻚ ﺟﻤﺎلزاده ﺟﻤﺎلزاده ﺑﺎ اﻧﺘﺨﺎب ﺳﺒﻚ ﺳﺎدهﻧﻮﻳﺴﻲ و اﺳﺘﻔﺎده از اﻟﻔﺎظ، ﻋﺒﺎرتﻫﺎ، و اﺻﻄﻼﺣﺎت ﻋﺎﻣﻴﺎﻧـﻪ ﺑﻪ ادﺑﻴﺎت ﻣﺮدم ﻛﻢﺳﻮاد و ﻃﺒﻘﺎت ﻣﺘﻮﺳﻂ و ﭘﺎﻳﻴﻦ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﻴﺶﺗﺮ ﺗﻮﺟﻪ ﻣﻲﻛﻨﺪ و ﺑـﺮﺧـﻼف ﻧﻮﻳﺴﻨﺪﮔﺎن دورانﻫﺎی ﮔﺬﺷﺘﻪ، ﻛﻪ ﺑﻪ ﺷـﺮح ﺣـﺎل ﺑﺰرﮔـﺎن ﻳـﺎ ﻣﻮﺿـﻮﻋﺎت دور از واﻗﻌﻴـﺖ ﻣﻲﭘﺮداﺧﺘﻨﺪ، ﺑﻪ ﺷﺮح ﺣﺎل ﻣﺮدم ﻓﺮودﺳﺖ ﺟﺎﻣﻌﻪ، ﺣﺮﻓﻪ و ﺷﻐﻞ، ﻃﺒﻘﺔ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ، ﺗﺤﺼﻴﻼت، و ﺳﺎﻳﺮ وﻳﮋﮔﻲﻫﺎی آﻧﺎن ﺗﻮﺟﻪ ﻧﺸﺎن ﻣﻲدﻫﺪ و ﺳﻌﻲ دارد زﺑﺎن آﻧﺎن و واژهﻫﺎ و اﺻـﻄﻼﺣﺎت آﻧﺎن را ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ وﻳﮋﮔﻲﻫﺎی ﺷﺨﺼﻴﺖﻫﺎ ﺑﻪﻛﺎر ﺑﺒﺮد: ﻃﺮز ﺣﺮفزدن ﻫﺮ ﺷﺨﺼﻴﺘﻲ ﺑﺎﻳﺪ ﺷـﺒﻴﻪ ﺣـﺮفزدن اﻣﺜـﺎل او در زﻧـﺪﮔﻲ واﻗﻌـﻲ ﺑﺎﺷـﺪ؛ از اﻳﻦ رو، اﻧﺘﻈﺎر دارﻧﺪ ﻃﺮز ﺣﺮفزدن ﻛﺎﺳﺐ و ﻛﺎرﻣﻨﺪ و اﺳﺘﺎد داﻧﺸﮕﺎه از ﻫﺮ ﻟﺤﺎظ ﻫﻤﺎنﻗﺪر ﺑﺎ ﻫﻢ ﻓﺮق داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ در زﻧﺪﮔﻲ واﻗﻌﻲ ﻓﺮق دارد )اﻳﺮاﻧﻲ، 0831: 843(.
درﺳﺖﻧﻮﻳﺴﻲ از ﻧﮕﺎه ﺟﻤﺎلزاده ﺟﻤﺎلزاده ﺧﻮد در ﻣﻮرد اﻣﻼ و درﺳﺖﻧﻮﻳﺴﻲ ﻧﻈﺮی دارد ﻛﻪ ﺑﻴﺎنﻛﻨﻨﺪة ﮔﺮاﻳﺶ ﻧﺴـﺒﻲ او ﺑـﻪ ادﺑﻴﺎت ﻛﻼﺳﻴﻚ اﺳﺖ و اﻳﻦ ﻧﻜﺘﻪ در زﺑﺎن ﺗﻴﭗﻫﺎی ﺷﺨﺼﻴﺘﻲ داﺳﺘﺎنﻫﺎﻳﺶ ﺗﺄﺛﻴﺮﮔﺬار ﺑـﻮده اﺳﺖ و ﻫﻤﻴﻦ دﻳﺪﮔﺎه ﺑﺎﻋﺚ ﺷﺪه در ﺟﺎﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ زﺑﺎن اﻓﺮاد ﻛﻠﻤﺎت ﺷﻜﺴﺘﺔ ﻋﺎﻣﻴﺎﻧـﻪ ﺑﺎﺷـﺪ از آوردن آن ﺧﻮدداری ﻛﻨﺪ: اﻣﺎ درﺑﺎرة اﻣﻼ ﻣﻌﺘﻘﺪم ﻛﻪ اﻣﻼ ﺑﺎﻳﺪ ﺻﺤﻴﺢ و درﺳﺖ ﺑﺎﺷﺪ.