چکیده:
هنرمندان نوآور نیاز به نهادهایی دارند که آفرینش های نوآورانه آن ها را حمایت کند؛ آن ها با فعالیت های جمعی، جهت تاسیس اجتماعات ، گروه ها و انجمن های هنری به این تایید، تثبیت و حمایت دست مییابند. اما فعالیت های جمعی در هنر مدرن با موانعی مواجه است ؛ موانعی همچون انزواگزینی رومانتیک هنرمندان و حاشیه نشینی آنان در ساختار جامعه که از مشارکت آن ها در فعالیت های جمعی میکاهد. از این رو در مقاله حاضر به این پرسش پرداخته شـده است که «میزان گرایش نقاشان به مشارکت در فعالیت های جمعی هنر نقاشی چقدر است ؟». برای پاسخ بـه ایـن پرسش ، ابتدا به فعالیت های جمعی و نهادمند در جامعه هنری ایران پرداخته شد و سه صورت از فعالیت جمعی در قالب اجتماعات ، گروه های و انجمن های هنری مورد مطالعه قرار گرفت ؛ سپس در یک مطالعه میدانی به بررسی اثر متغیرهایی چون جنسیت ، سن ، تحصیلات ، موقعیت اجتماعی و اقتصادی نقاشان و نگرش آن ها به مقوله هنر اجتماعی و فردگرایی در هنر نقاشی، بر گرایش آن ها به مشارکت در فعالیت های جمعی جامعه هنری پرداخته شد. یافته های به دست آمده از مصاحبه با ١٣٥ نفر از نقاشان ، حکایت از عدم تمایل آن ها به مشارکت های سازمانی و تمایل نسبی آن ها به فعالیت های گروهی دارد. عدم مشارکت نقاشان و فقدان انسجام در شـبکه روابـط اجتمـاعی هنرمندان از یک سو موجب ناتوانی در بیان خواسته های صنفی و مدنی گردیده و از سوی دیگر مانع شـکل گیـری جریان های اجتماعی هنر در قالب سبک و جریان های هنری شده است .
خلاصه ماشینی:
"برای پاسخ بـه ایـن پرسش ، ابتدا به فعالیت های جمعی و نهادمند در جامعه هنری ایران پرداخته شد و سه صورت از فعالیت جمعی در قالب اجتماعات ، گروه های و انجمن های هنری مورد مطالعه قرار گرفت ؛ سپس در یک مطالعه میدانی به بررسی اثر متغیرهایی چون جنسیت ، سن ، تحصیلات ، موقعیت اجتماعی و اقتصادی نقاشان و نگرش آن ها به مقوله هنر اجتماعی و فردگرایی در هنر نقاشی، بر گرایش آن ها به مشارکت در فعالیت های جمعی جامعه هنری پرداخته شد.
فرضیه پنجم تحقیق مبنی بر وجود رابطه معنادار میان سطح اجتماعی و فرهنگی نقاشان (که از جمع شاخص سطح تحصیلات پدر و مادر به دست میآید) و متغیر گرایش آن ها به مشارکت در فعالیت های جمعی جامعه هنر نقاشی پس از آزمون مورد تأیید قرار گرفت (٠٫٠٠٨ =sig؛ ٠٫١٦٣- =r).
همچنین فرضیه ششم تحقیق مبنی بر وجود ارتباط معنادار میان نگرش نقاشان به هنر اجتماعی و گرایش آن ها به فعالیت های جمعی (H١) را با ضریب همبستگی پیرسون مورد آزمون قرار دادیم و نتیجه نشان داد که رابطه معناداری میان دو متغیر وجود ندارد (به عبارت دقیق تر فرض H٠ از آزمون رد عبور کرد)؛ به این معنا که گرایش به نقاشی اجتماعی یا انتزاعی تأثیری بر نگرش نقاشان به فعالیت جمعی در جامعه هنری ندارد.
به عبارت دقیق تر فرض H٠ از آزمون رد عبور نکرد و این امر نشان میدهد که نمیتوان گفت نقاشانی که در پی جلب مخاطبان بیشتر برای آثار خود هستند یا تمایل بیشتری به بازار فروش آثار هنری و یا حتی تمایل بیشتری به سلیقه عامه مردم دارند، دارای گرایش بیشتری به فعالیت های جمعی در جامعه هنری هستند."