چکیده:
امروزه، مسئلهی کاهش جمعیت، یکی از مسائل مستحدثه و موضوع بحث و مناقشه در محافل علمی و اجتماعی است؛ به ویژه پس از آنکه سرشماری جمعیت کشور در سال 1385 روند کاهش رشد جمعیت را با وضوحی بیش از گذشته نشان داد،. از این رو سعی شد در این مقاله، با رویکردی درون¬دینی و بروندینی به این مسئله پرداخته شود. هدف این مقاله آن است که با تبیین قواعد ناظر بر تکثیر نسل، در راستای سیاست تکثیر جمعیت در عصر حاضر گامی- هر چند کوچک – جهت اشاعهی ارزشهای دینی و بومی و ارتقای علمی جامعهی فقاهتی برداشته باشد. تتبع و گردآوری اطلاعات پژوهش حاضر اسنادی و به روش تحلیل محتواست. علیرغم دلالت برخی از نصوص بر تکثیر نسل، میتوان به اقتضای درک قطعی عقل، مطلوبیت تکثیر نفوس را دریافت. از مجموع قواعد عقلی، اصولی و فقهی ناظر بر تکثیر موالید چنین مستفاد میگردد که تحدید نسل مومنین زمانی که سبب تضعیف اسلام گردد و امنیت ملی را به خطر اندازد، جایز نیست، بلکه تکثیر موالید ضرورت مییابد
Nowadays، the issue of population decline is one of the novelty issues debated in scientific and social circles، especially according to the 2006 population census، the population of Iran has faced with declining population.So present research was carried out in order to clarify the rules governing the population growth rate by the policies of Iran population increase rate. The purpose of this paper is to spreading and promoting cultural and religious values and promoting scientific society Fqaht. The method for doing this research is analytical attributive. Despite some texts implies the generation growth، it can be realized due to certain reason. Rational rules، principles and jurisprudence governing the reproduction of birth show that limiting the generation of Muslim when make them weaken and endanger national security is not permissible، it is necessary to multiply births.
خلاصه ماشینی:
"ثمره این است که اگر حاکم اسلامی به خاطر ضرورت به طور موقت از انجام حکمی صرف نظر کرد و یا از حدود احکام کلی اولی و ثانوی تجاوز کرد باید به مقدار ضرورت اکتفا کند؛ برای مثال بنا به حکم حکومتی، تحدید نسل در زمانی واجب و در زمانی جایز و حتی حرام میشود.
از این رو، با توجه به مقتضیات زمان و مکان گاهی تحدید و گاهی تکثیر نسل مصلحت اهم میشود؛ لذا با تشخیص حکم حاکم و با توجه به ماهیت احکام حکومتی که بیشتر بر مدار مصلحتاند، پس از اصل اولی مشروعیت کنترل موالید یا تنظیم نسل، حکومت برای اجرای احکام الهی در جامعه طبق قاعدهی لزوم تقدیم اهم بر مهم- ﮐﻪ ارﺗﮑﺎزی ﻋﻘـﻼ و ﻓﻘﻬـﺎﺳـﺖ- موظف است تمامی احکام و سیاستها و تصمیمات و اعمال خویش را بر مدار جلب مصلحت و دفع مفسده از جامعهی اسلامی و شهروندان آن تنظیم کند.
از این رو، با توجه به مقتضیات زمان و مکان گاهی تحدید و گاهی تکثیر نسل مصلحت اهم میشود؛ لذا با تشخیص حکم حاکم و با توجه به ماهیت احکام حکومتی که بیشتر بر مدار مصلحتاند، پس از اصل اولی مشروعیت کنترل موالید یا تنظیم نسل، حکومت برای اجرای احکام الهی در جامعه طبق قاعدهی لزوم تقدیم اهم بر مهم- ﮐﻪ ارﺗﮑﺎزی ﻋﻘـﻼ و ﻓﻘﻬـﺎﺳـﺖ- موظف است تمامی احکام و سیاستها و تصمیمات و اعمال خویش را بر مدار جلب مصلحت و دفع مفسده از جامعهی اسلامی و شهروندان آن تنظیم کند."