چکیده:
میر شمس الدین فقیر عباسی دهلوی، نامور به شمس الدین ناظم، عربی دان، فقیه، متکلم، محدث، صوفی و فاضل سده ی دوازدهم، زاده شده به سال 1115ﻫ.ق. در دار الخلافه ی شاه جهان آباد دهلی است. او در آغاز، نام هنری مفتون را برگزیده بود.فقیر، مثنوی عاشقانه ی راستین واله سلطان را بر پایه ی زندگانی دوست خویش علی قلی خان واله ی داغستانی و در عشق او به دختر عمویش خدیجه سلطان در 3230 بیت درسال 1160 ﻫ.ق. به رشته ی نظم درآورد. در این جستار، پس ازشناساندن سراینده، شرح احوال، معرفی آثار او و وجوه برتری مثنوی واله سلطان، سبک آن، به روش تحلیل و توصیف متن بررسی خواهد شد.
Mir Shams ud-din faqir Abbasi Dehlavi، known as Shams Ud-din Nazim، a linguist in Arabic، a scholar، a theologian، a Muhaddith، a Sufi and learned of the 12th century A.H.، was born in 1115 A.H.، in the court( Dar-al Khalafa) of Shah jahanabad، Delhi. He had first taken himself the artistic nickname of ‘Maftoon’. Faqir composed masnavi of Valeh Sultan in 3230 verses based upon the true life of his friend، Valeh Sultan Ali Quli Khan Daghestani، and his love for his cousin Khadija Sultan in 1160 A.H. In the present paper، following the introduction of the poet، his biography، his works and distinguished aspects of Valeh Sultan Masnavi، we will investigate his style using the text analysis- description method.
خلاصه ماشینی:
کليد واژه ها: سبک شناسي، فقير دهلوي، مثنوي واله سلطان مقدمه با همه ي کوشش هايي که دردهه هاي اخير براي تحقيق و تتبع در آثار گران بهاي ادبيات هزار ساله ي فارسي انجام گرفته و صدها کتاب و رساله ي پر ارزش از دانشمندان و نويسندگان اين سرزمين انتشار يافته ، هنوز کار ناکرده بسيار است .
گفتني است به سبب تنگناي مقاله و براي پرهيز از درازگويي، گاه به جاي نوشتن بيت ها، شماره ي آن ها ذکر شده است که آن شماره ها بر پايه ي چاپ سنگي ممتاز حسن احسن مي باشد شرح احوال فقير دهلوي ميرشمس الدين از ادباي هند، شاعري اردوزبان و از شهر شاه جهان آباد هند است (مدرس تبريزي،٣٥٠:١٣٣٥) يکي از تذکره نويسان ، نامش را متفاوت ثبت کرده و او را ميرشمس - الدين محمد مي خواند(آذر بيگدلي، ٥٢٤:١٣٨٧) ميرشمس الدين در سنه ي ١١١٥ ه .
نخست آن که در مثنوي فقير، از خامي، ابتدايي بودن و سهل انگاري غير قابل قبول زبـان سرايندگان نخستين دوره ي بازگشت ، خبري نيست ولي گاه عاميانگي زبان را مي توان در اين مثنوي مشاهده کرد که اين عوام زدگي زباني را وجه مشترک مکتب وقـوع و سـبک هنـدي دانسته اند(شميسا، ٢٧٨:١٣٧٩) دوم آن که فقير اين مثنوي را در ديار هند سروده است ؛ دياري که نام سـبک هنـدي را از آن گرفته اند.
(فقير دهلوي، ٣١٧٦:١١٦٠-٣١٦٠) فقير هنگام سرودن واله سلطان ، ليلي و مجنون نظامي را در ذهـن داشـته اسـت (همـان : ٢٩٣-٢٨٦) نه تنها آن ، بلکه همه ي داستان هاي عاشقانه را فسانه هاي ديرين و تقـويم کهـن ، ميداند؛ از اين روي قهرمانان داستان واقعي خود را برتر از ليلي و مجنون مـيشـمارد و در پي پيمودن ره نرفته و گفتن حرف نگفته بر ميآيد.