چکیده:
ایران یکی از مهم ترین کشورهای پذیرای مهاجران و پناهندگان افغانی است. آن دسته از مهاجران افغانی که وارد ایران شده¬اند، بیش تر مردان جوان در سن کار هستند که با هدف ورود به بازار کار به ایران مهاجرت کرده¬اند. مهاجران افغانی که اکثریت قابل توجه آن ها به صورت غیرقانونی و بدون داشتن مجوز رسمی وارد ایران شده-اند، به طور عمده بی¬سواد و غیر ماهر بوده و در مشاغل ابتدایی هم چون کارگری ساده مشغول به کارند. در این مطالعه، با استفاده از آزمون¬های هم جمعی و علیت گرنجری در قالب یک الگوی خودبازگشتی با وقفه¬های توزیعی (ARDL) و یک مدل تصحیح خطای برداری (VECM)، رابطه ی علی میان متغیرهای نرخ بیکاری، متوسط دستمزد حقیقی و تعداد مهاجران افغانی در ایران، طی سال های 1385-1355 مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان می¬دهد که در کوتاه¬مدت، مهاجرت افاغنه علیت گرنجر نرخ بیکاری می باشد ولی نرخ بیکاری علیت گرنجر مهاجرت آن ها نیست. در بلندمدت¬ یک رابطه ی علیت دوطرفه میان نرخ بیکاری و تعداد مهاجران افغانی در ایران وجود دارد. از سوی دیگر، در بلندمدت رابطه ی علیت از تعداد مهاجران افغانی به متوسط دستمزد حقیقی کشور وجود ندارد ولی این ارتباط در جهت عکس برقرار است. در حقیقت، حضور گسترده ی مهاجران افغانی در بازار کار، نرخ بیکاری ایران را در کوتاه مدت و بلندمدت افزایش داده، اما تاثیر معنی¬داری بر متوسط دستمزد حقیقی کشور نداشته است. هم چنین در بلندمدت، مهاجران افغانی بر عملکرد و شرایط بازار کار در ایران واکنش نشان می¬دهند.
Iran is one of the most concentrated areas of Afghan migrants and refugees. Most Afghans dispersed throughout the country mixed with Iranian households. The majority of Afghan immigrants are typically unskilled and illegal workers. This study aims at investigating the nature of the causal relationship between Afghan immigrants and two main labor market indicators، average wages and unemployment rate، in Iran using autoregressive distributed lag (ARDL) bounds testing procedure and Granger-causality within vector error correction model (VECM) based on annual data spanning the period between 1976 and 2006. Results of the ARDL bounds test are supportive of the theory that the variables are in a long-run equilibrium level relationship. Results of the Granger-causality tests support the existence of a long-run، bidirectional causality between immigration and unemployment. While in the short run there is unidirectional Granger causality running from immigration to unemployment rate.
خلاصه ماشینی:
در این مطالعه، با استفاده از آزمونهای همجمعی و علّیت گرنجری در قالب یک الگوی خودبازگشتی با وقفههای توزیعی (ARDL) و یک مدل تصحیح خطای برداری (VECM)، رابطهی علّی میان متغیرهای نرخ بیکاری، متوسط دستمزد حقیقی و تعداد مهاجران افغانی در ایران، طی سالهای 1385-1355 مورد بررسی قرار گرفته است.
در حقیقت، حضور گستردهی مهاجران افغانی در بازار کار، نرخ بیکاری ایران را در کوتاهمدت و بلندمدت افزایش داده، اما تأثیر معنیداری بر متوسط دستمزد حقیقی کشور نداشته است.
در بخش بعدی، پس از نگاهی گذرا به تاریخچهی ورود مهاجران افغانی به ایران و وضعیت تحصیلی و شغلی آنها، با استفاده از دادههای سالانهی 1385-1355 و انجام آزمونهای همجمعی و علّیت گرنجری در قالب یک الگوی خودبازگشتی با وقفههای توزیعی (ARDL) و یک مدل تصحیح خطا (ECM)، به بررسی تجربی رابطهی علّی میان متغیرهای مذکور و تجزیه و تحلیل نتایج بهدست آمده پرداخته و در نهایت، خلاصه و نتیجهگیری ارائه میشود.
(Borjas 2003) 3- مروری بر مطالعات تجربی ویترس و پوپ (1985)، در مطالعهی خود از آزمون علّیت گرنجر برای بررسی ارتباط میان مهاجران وارد شده به استرالیا و نرخ بیکاری این کشور در سالهای 1982-1948 استفاده کردهاند؛ اما آنها در پیدا کردن رابطهی علّی از مهاجرت به بیکاری با شکست مواجه شدند.
در این مطالعه، به بررسی وجود رابطهی علّی بین متغیرهای نرخ بیکاری، متوسط دستمزد حقیقی و تعداد مهاجران افغانی در ایران پرداخته شده و انجام آزمون همجمعی وجود ارتباط بین این متغیرها را در بلندمدت مورد تأیید قرار داده است.
Does Immigration have an Impact on Economic Development and Unemployment?