چکیده:
پستمدرنیسم»، که در بستر سکولار غرب زاده شد، دارای ویژگیهای زیر است: بر نسبیگرایی و کثرتگرایی تأکید و هرگونه باور یقینی و ارزش مطلق را مردود میداند؛ با ذاتگرایی سر ستیز داشته، هویت انسان را برساختة اجتماعی میپندارد؛ ابتنای ارزشها بر واقعیتهای تکوینی و تأثیرات ضروری اعمال بر سرنوشت انسان را برنمیتابد. در اهداف تربیتی، بر نهادینهسازی کثرتگرایی، تقویت روحیة خودسامانی در فراگیران تأکید و در اصول تربیتی بر پرهیز از جزمگرایی، مبارزه با نظاممندی و تأکید بر آزادیهای فردی اصرار میورزد. در روشهای تربیتی نیز بر گفتمان فراگیرمحوری، توجه جدی به حاشیهنشینها و نفی الگوپذیری تأکید دارند.این اندیشه، بهرغم برخورداری از یک سلسله نقاط قوت، همچون مبارزه با «جهانیسازی»، مبارزه با «علمگرایی» و تأکید بر «پویایی»، از نقاط ضعف فراوان نیز رنج میبرد. مهمترین آنها، گسیختگی فکری و تناقض آشکار در اندیشه، نادیده انگاشتن واقعیتها و معرفتهای یقینی، همچنین ارزشهای ثابت و فطری است.
خلاصه ماشینی:
اما از آنجاییکه این اندیشه، بهصورت خواسته یا ناخواسته، به یک ایدئولوژی تبدیل شده که در عرصههای گوناگون هستیشناسی، معرفتشناسی، انسانشناسی و ارزششناسی مبانی فلسفی خاص خود را دارد، حداقل میتوان از نگاه ویژة پستمدرنیسم به تعلیم و تربیت ارزشها سخن گفت.
بهعبارت دیگر، میتوان از این مبانی و از مجموعه آثار پیشگامان این اندیشه، استلزامات و دلالتهای تربیتی و در نتیجه، حتی نظریة پستمدرنیسم به تعلیم و تربیت ارزشها را استخراج کرد؛ زیرا با اندکی تأمل روشن میشود که همین فلسفهستیزی و ارزشستیزی، برای پستمدرنیستها بهعنوان یک ارزش فراگیر و ثابت درآمده و بر یک سلسله مبانی نظری و فلسفی استوار است (اوزمن، 1386، ص 428).
ازآنجاییکه پستمدرنیسم رسالت اصلی خود را آشکار ساختن بحرانهای مدرنیته و نقد باورها و ارزشهای ثابت میداند، در مباحث تربیتی نیز بیشتر بحرانزدگی تعلیم و تربیت مدرن را تبیین نموده و در این جهت نیز جنبة صرفا سلبی دارد.
اما، ازآنجاییکه امکان رد فلسفه تنها فقط با فلسفه ممکن است، پستمدرنیستها نیز هرچند ناخواسته و برخلاف مدعیات خود، به یکسلسله مبانی فلسفی تن دادهاند، در بررسی و نقد نگاه آنان به تعلیم و تربیت ارزشها، توجه به این مبانی بیشترین اهمیت و ضرورت را دارد.
«زبان» برای پستمدرنیستها، به اندازهای مهم است که میتوان گفت جایگاه عقل در مدرنیسم را دارا میباشد؛ زیرا با توجه به عدول پستمدرنیستها از عینیتگرایی به «ذهنیت متقابل»، اندیشه و ذهنیت انسان و در نتیجه، ارزشهای تربیتی و اخلاقی برحسب زبان شکل گرفته و بیان میشوند.