چکیده:
بخش عمدهای از امدادهای غیبی خداوند در قرآن کریم، مربوط به امتهای پیشین و پیروان ادیان گذشته است. در این میان آیاتی که دربارة بنیاسرائیل یا قوم موسی(ع) نازل شده، از سایر امتها بیشتر به چشم میخورد. بحث «امداد» از دیدگاه قرآن کریم در بعضی موارد به لحاظ نوع، شرایط و کارکردها، با عهد عتیق مشابهت دارد. امدادهای خداوند هنگام خروج از مصر و یاری یهوه در بیابان و اعطای انواع نعمتهای درخواستی از سوی پروردگار در قرآن کریم هم مطرح است. هرچند در برخی موضوعات، بین قرآن کریم و عهد عتیق اختلاف وجود دارد. در قرآن کریم از تعهد خداوند مبنی بر اعطای سرزمین، به ذریة ابراهیم(ع)، از طریق اسحاق(ع) و یعقوب(ع)، آنگونه که در عهد عتیق به آن اشاره شده است، سخنی به میان نمیآید. همچنین دادن سرزمین موعود به بنیاسرائیل بهطور مطلق مطرح نیست، بلکه منوط به عدم تخلف از دستورات الهی است. آنچه که از آیات قرآن کریم استفاده میشود، رهایی قوم بنیاسرائیل از بندگی و اسارت فرعون و وراثت زمین در جهت عبادت آزادانه خدای متعال است. برخی دیگر از انواع امدادها، مربوط به جامعة مسلمانان در صدر اسلام است.این مقاله، ضمن اشاره به تفاوتها و شباهتهای موجود در این زمینه، ویژگیهای امدادهای غیبی در قرآن کریم و عهد عتیق را از نظر مفهوم، انواع، شرایط و کارکردها بررسی میکند.
Most of the instances of the divine Unseen aid mentioned in the glorious Quran is related to the previous nations and followers of the previous religions. In the meantime، the verses revealed about Israelites or Musa's nation are more than those revealed about other nations. Quranic view of "divine aid" in is، in some cases، similar to that of Old Testament in terms of kind، conditions، and functions. The Quran also mentions the divine aid for Musa's nation when they left Egypt (Exodus)، for Yahweh in desert and when God granted them the various blessings they wanted، although there are some differences between the Quran and Old Testament regarding some issues. The Quran does not mention God's promise to the offspring of Ibrahim to make them own the land through Isaac and Jacob، as it is mentioned in the Old Testament. Furthermore، the Quran does not mention the idea of giving the Promised Land to Israelites without any condition; rather، it mentions that such a bestowal is contingent upon obeying divine injunctions. We understand form Quranic verses that Israelites were liberated from imprisonment of Pharaoh and inherited the land in order to freely worship the Most High God. Some other kinds of divine aid are related to the Muslim nation in early Islam. The present paper discusses the features of divine Unseen aid mentioned in the Glorious Quran and Old Testament in terms of concept، kind، conditions and functions، while referring to the similarities and differences between these features in their text.
خلاصه ماشینی:
"نکتة دیگر اینکه وقتی سخن از الهی بودن امداد به میان میآید، منظور این نیست که فلان عمل و نتیجه بهطور مستقیم از خداوند صادر میشود، بلکه ممکن است ابزار فراوان طبیعی یا غیبی در کار باشد، در عین حال کار و اثر آن به پروردگار منسوب است؛ چراکه او برای تقویت بینش و گرایش توحیدی، پدیدهها را به خود نسبت میدهد تا در عین تقویت بینش توحیدی، آدمیان را با توحید افعالی نیز آشنا سازد (مصباح، 1380، ص 426).
اگرچه توجه به این نکات، در تفهیم بهتر امدادهای غیبی از منظر قرآن کریم بسیار مؤثر است، اما میتواند در وجه امداد بودن معجزات و اعمال پیامبران در عهد عتیق نیز ما را یاری کند؛ چراکه اعمال نجاتبخش در عهد عتیق از سویی منسوب به خداوند است و از سوی او انجام میگیرد، بهگونهایکه خداوند در جهت امداد و یاری بنیاسرائیل تمام توان خود را به کار میبندد و به موسی(ع) چنین خطاب میکند: «اینک عهدی میبندم و در نظر تمامی قوم کارهای عجیب میکنم که در تمامی جهان و در جمیع امتها کرده نشده باشد...
روشن است هرگونه امداد و یاریرسانی در عهد عتیق، هرچند تحت عنوان یک قانون و سنت دائمی و مشروط به اعمال انسانها میباشد، نهتنها محدود به فرزندان اسرائیل است، بلکه خداوند در جهت تحقق وعدههای خویش نسبت به قوم مبنی بر حمایت از آنان تلاش میکند و حتی سایر اقوام و افراد را از سر راه برمیدارد(خروج 4: 22-23)."