چکیده:
اندیشمندان مسلمان که درباره انسان شناسی پژوهش نموده اند، بر این باورند که انسان ها حقیقت و واقعیتی دارند که با کلماتی مانند «من» و «خود» به آن اشاره می نمایند. «من» و «خود»، با اینکه ارزشمندترین شی ء، نزد آنان است، در بسیاری از اوقات مورد غفلت و فراموشی واقع شده، درنتیجه، انسان ها از خود بیگانه می شوند.تحقیق حاضر با مدنظر قرار دادن آیات قرآن کریم و بررسی دیدگاه اندیشمندان مسلمان، درصدد تبیین «امکان ازخودبیگانگی» بوده، به این نتیجه رهنمون گردیده است که حقیقت و واقعیت انسان، نفس اوست که ذومراتب می باشد. رشد و تعالی این حقیقت، وابسته به ارتباط داشتن با خدا و توجه به مرتبه عالی آن است؛ به گونه ای که اگر انسان، خدا و یا مرتبه عالی آن را فراموش نماید و با آنها بیگانه شود، از خود بیگانه خواهد بود. از این جهت بسیاری از انسان ها نسبت به خدا و مرتبه عالی نفس بی توجه هستند، نه تنها «امکان ازخودبیگانگی»، بلکه وقوع آن نیز ثابت می شود.
خلاصه ماشینی:
"این گونه آیات چگونه با همدیگر جمع می شوند؟ در این پژوهش، نخست با طرح و بررسی تعاریف و دیدگاه های متفکران اسلامی درباره «ازخودبیگانگی»، امکان «ازخودبیگانگی» از کلمات آنان استنباط گردیده، سپس با بهره گیری از آیاتی که با این بحث تناسب داشته اند، این نتیجه به دست آمده است که انسان ها به واسطه توجه به بعد حیوانی، از بعد انسانی، غافل شده، ارتباط خود را با خدا قطع و یا کم رنگ می نمایند، و ازاین رو، از خود و خدا بیگانه می شوند؛ درنتیجه، از منظر قرآن نیز «ازخودبیگانگی» امری امکان پذیر است.
2. امکان «ازخودبیگانگی» از منظر متفکران مسلمان اگر کسی معتقد شود که انسان اصلا «خود»ی ندارد و اگر از «خود»، بحثی به میان می آید، چیزی جز پندار نیست، در این صورت، با توجه به فاقد «خود» بودن انسان، «ازخودبیگانگی» او نیز امکان پذیر نخواهد بود، ولی ازآن رو که متفکران اسلامی برای هر انسان، حقیقت و واقعیتی قایل هستند که با کلماتی مانند «من» یا «خود» از آن یاد می نمایند، معتقدند: او می تواند به واسطه برخی از افعال اختیاری، از آن غافل و بیگانه شود.
راه و منتهای سیر آدمی که در آیه 105 سوره مبارکه «مائده» به صراحت بیان شد، در آیه «یأیها الذین ءامنوا اتقوا الله و لتنظر نفس ما قدمت لغد و اتقوا الله إن الله خبیر بما تعملون و لا تکونوا کالذین نسوا الله فأنسئهم أنفسهم أولئک هم الفاسقون» (حشر: 18و19) به صورت اجمال مطرح شده است؛ چون در این دو آیه سوره «حشر»، نیز از یک سو دستور به مراقبت و مواظبت از نفس می دهد و از سوی دیگر، می فرماید خدا را فراموش نکنید؛ چون خدا مقصد سیر انسانی است و اگر کسی این مقصد را فراموش نماید، برای خود زاد و توشه ای فراهم نمی کند و از این جهت با خود ناآشنا و بیگانه می شود."