چکیده:
برخلاف تصور رایج، همه فلاسفه الهی نفس انسانی را مجرد محض نمیدانند. ملاصدرا، برخلاف حکیمان مشایی و اشراقی، بر آن است که نفس وجودی ذومراتب دارد و در بعضی از مراتب خود مادی و در بعضی دیگر مجرد است؛ یعنی نفس موجودی است که مادیت و تجرد را همراه و همساز کرده است. وجود موجودات مادی و هستی های مجرد، دستکم در فلسفه اسلامی، چندان محل بحث و مناقشه نیست، اما امکان و تحقق موجود مادی ـ مجرد رهاورد حکمت متعالیه است و تنها با مبانی و اصول آن قابل تثبیت است. مقاله حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی برخی اصول، مبانی و مقدماتی را که فهم صحیح نحوه وجود مادی مجرد نفس بر آنها مبتنی است به اجمال بررسی کرده است.
خلاصه ماشینی:
"دلیل اول (مجرد تام، نه می تواند ذاتی خود را از دست بدهد و نه می تواند امر عرضی بپذیرد) اگر نفسیت نفس ذاتی نفس نباشد، باید عارض آن و لاحق به آن باشد؛ یعنی باید نفس ذاتا جوهری مفارق باشد که ارتباط با بدن عارض آن شده است و این ارتباط، آن را از عالم عقول جدا کرده و مباشر عالم ماده قرار داده است، درحالی که: اولا، مفارقت از ماده، ذاتی مفارقات است و نمی توان ذاتی آنها را سلب کرد و امور مفارق را مزاول و مقارن عالم ماده قرار داد.
در مقدمات پنجم و ششم، با وجودهای جمعی و سعی آشنا شدیم و گفتیم: اولا، هر وجودی که در مراتب میانی یا عالی هستی باشد، حقایق مراتب پایین تر از خود را به صورت برتر و به نحو اندماجی و اجمالی، واجد است و به این لحاظ، نسبت به حقایق مادون خود، وجودی جمعی دارد؛ و ثانیا، برخی از وجودها به گونه ای هستند که در مراتب مادون خود نیز حضور و سریان دارند و به اصطلاح، در یک مرتبه خلاصه نمی شوند و به یک نشئه خاص تعلق ندارند؛ به چنین موجوداتی ـ به دلیل اینکه متعلق به یک نشئه خاص نیستند و در یک ساحت وجودی منحصر نمی شوند و به اعتبار گستردگی و حضور و سریان در مراتب مادون ـ وجود سعی یا گسترده اطلاق می شود."