چکیده:
با تتبع در منابع اهلسنت هویدا میگردد که وقوع و جواز توسل در سیره انبیای الهی به صورت یک سنت رواج داشته است. وقوع موارد متعدد توسل به ساحت انبیا و اولیای الهی، نشانه قدمت توسل و مستحکمترین دلیل بر صحت و مشروعیت آن است. این نوشته به روش توصیفی ـ تحلیلی عهدهدار بیان مواردی از توسل در سیره انبیا( با تأکید بر منابع اهلسنت است که هم شامل توسلات انبیای الهی و هم شامل توسلات سایرین به انبیاست. بخش بزرگی از این توسلات در توسل به پیامبر اعظم6 متجلی میگردد. برخلاف متون روایی امامیه، موارد توسل در سیره انبیا( در متون اهلسنت کمتر ذکر شده است. با این حال موارد متعددی از توسل به پیامبر6 را نقل کردهاند و در پاسخ به شبهات مطرحشده در ابعاد مختلف توسل، تلاشها و تحقیقات علمی درخوری داشتهاند.
خلاصه ماشینی:
"برای نمونه میتوان به کتب ذیل اشاره کرد: التوسل بالنبی وجهلة الوهابیین، که در این کتاب در صفحه 194 از توسل انبیای عظام به پیامبر اکرم( بحث شده است.
جالبتر اینکه حاکم در انتهای روایت آورده است که توسل به پیامبر و اهلبیت( به آدم( یا دیگر انبیای الهی اختصاص ندارد، بلکه هر کس خداوند را به نام مبارک آنها بخواند، دعایش مستجاب میگردد: «وما من عبد یدعو بها إلا استجاب الله له».
خطیب بغدادی در ضمن روایتی طولانی نقل میکند که پیامبر6 برای حفظ قرآن دستورالعملی بیان میفرماید که شاکله اصلی آن، توسل به انبیای الهی است: قال: من أراد أن یؤتیه الله حفظ القرآن...
توسل به پیامبر6 برای طلب غفران الهی مسلم در صحیح خود حدیثی از پیامبر6 نقل میکند که در آن سائل به حضرت متوسل میگردد تا در حق او دعا کند: ...
پذیرفتنی نیست؛ زیرا صحابه و تابعین برای برآورده شدن حاجات خود، با این دعا به پیامبر6 توسل میجستند: «اللهم إنی أسألک وأتوجه إلیک بنبیک محمد نبی الرحمة یا محمد إنی أتوجه بک إلی ربی فی حاجتی لتقضی اللهم شفعه فی».
از آنجا که اولیای الهی یکی از بهترین وسیلهها و واسطهها بین خالق و مخلوق هستند، نقش مؤثری در دعا و طلب حوایج مردم از بارگاه الهی دارند و از سویی دیگر، قرآن به صراحت دستور داده که برای برآورده شدن حوایج، باید وسیلهای که نزد خدا وجاهت دارد، آورده شود؛ پس توسل به اولیای الهی، عین عمل کردن به دیگر اوامر الهی است که با شرک هیچ رابطه و نسبتی ـ آنگونه که وهابیان معتقدند ـ ندارد."