خلاصه ماشینی:
"سؤال اصلی او این است که حکومت در دوره غیبت چه وضعی پیدا میکند و در صورت وجود حکومت مشروع، گستره اختیارات حاکم مشروع تا چه میزانی است؟ فرضیه نویسنده نیز چنین است: از نظر محقق اردبیلی حاکمیت بر مردمان تنها برای معصوم علیهالسلام جایز است و در عصر غیبت همه کسانی که ادعای حاکمیت دارند، جائرند، مگر فقیهان جامع الشرایط که نایب امام علیهالسلام و مأذون از سوی ایشان به طریق عام هستند.
نویسنده تمامی کتابهای محقق اردبیلی را که احتمال یافتن اندیشه سیاسی وی در آن میرفته است، جستوجو کرده و از هر کدام شواهد متعددی برای موضوعات مختلف پیدا کرده و از این طریق توانسته است در راستای اثبات ادعای خود ادله لازم و کافی را جمع آوری کند.
5. مقدمه و نتیجهگیری مناسب: نویسنده در مقدمهای کوتاه توانسته است فرضیه اصلی خود را بیان کرده و محتوای کتاب را به اجمال و در عین حال گویا، بیان کند و از این طریق خواننده را با ارائه چشماندازی از مطالب کتاب، برای مطالعه مهیا و متمایل سازد.
هنر در بررسی اندیشهها، نشان دادن گفتهها و ناگفتهها به صورت همزمان است؛ مؤلف محترم هیچگاه به صورت جدی به خلأها نمیپردازد؛ برای مثال در صفحه 122 درباره حقوق متقابل بحث کرده و نکاتی را بیان نموده است، اما به مسائل متعددی که در این باره میتوان طرح کرد، اشارهای نکرده است.
در این کتاب نظریه محقق اردبیلی درباره حق ولایت برای فقیه به تفصیل ذکر شده؛ اما هیچ اشارهای به این نشده که امروزه مهمترین سؤال این نیست که ولایت برای چه کسی است، بلکه سؤال مهم افکار عمومی این است که فقیه چگونه باید حکومت کند؟!"