چکیده:
اندیشه سیاسی فاضل مقداد با محوریت عنصر زمان و مکان و پیوستگی
دین و سیاست، از طرفی، اجتهاد و تلاش علمی فقها را پویایی و توانمندی
خاصی بخشیده و از سوی دیگر، عالمان و فقهای شیعه را منزلتی رفیع داده
است به گونهای که تبیین کننده جایگاه فقها در سیاست و حاکمیت آنان در
عرصه عمومی جامعه بوده و به این نکته منتهی میگردد که در ساختار
سیاسی جامعه اسلامی یا بایستی فقیه، حاکم شده یا حاکم، فقیه گردد. با
چنین نگرشی، به ولی فقیه و شرایط آن و اختیارات مبسوط حاکم اسلامی
در عرصه مصالح عمومی و تأمین نظم و امنیت و هدایت جامعه به سوی
صلاح توجه نموده و فرد و دولت را نیز با نگاه به جایگاه والای فرد در نظام
سیاسی ولایت فقیه بررسی کرده و حقوق و وظایف متقابل حکومت و مردم
را تبیین نموده است.
خلاصه ماشینی:
"فاضل مقداد نیز بر طبع مدنی انسان و غیر ممکن بودن زیست فردی وی تأکید کرده و ضرورت حکومت را چنین تحلیل میکند: نتیجتا انسان باید در اجتماع زندگی کند، اما زیست اجتماعی هم به دلیل خصلت تغلب در انسانها و جلب منافع و دفع مضار برای خویش، تعارض منافع را در پی داشته و منازعات ناشی از آن منجر به هرج و مرج گردیده که این خود به هلاکت و تباهی نوع انسان میانجامد؛ پس نیاز به قانونی دارد که منافع بر اساس دستورهای آن تنظیم یابد و فردی پیشوایی جامعه را در دست گرفته و قانون را به اجرا در آورد.
66 فاضل مقداد برای فرد نیز جایگاه والایی قائل است و حکومت را موظف به قدردانی از وی میداند: یکی از موارد لزوم عزل کارگزار حکومتی این است که او مقبول مردم نبوده و خوشایند آنان نباشد و شهروندان دل در گرو دیگری سپرده و منقاد آن باشند، در این صورت وظیفه رهبر و حاکم این است که به عزل آن کارگزار اقدام کرده و فرد مقبول مردم را منصوب کند، هر چند فرد مقبول از کارگزار فعلی کاملتر نباشد؛ امام صلاحیت و شایستگی کارگزاری امور سیاسی ـ اجتماعی را داشته باشد، زیرا نصب حاکم در راستای مصالح مردم بوده و هر زمانی خودی با توجه به مقبولیت مردمی تام و کاملتر تلقی گردد، نصب وی اولویت مییابد."