چکیده:
از جمله پدیدههای شگفتی که در مغرب به چشم میخورد جمع دو
پدیده به ظاهر ناسازگار ـ اگر نگوییم متناقض ـ یعنی تصوف و سیاست
است. کسی که به این جمع شگرف دست یازیده، یکی از مشایخ طرق
صوفیه به نام شیخ عبدالسلام یاسین است. وی جنبشی سیاسی را
بنیان نهاد که هم اکنون یکی از مهمترین گروههای سیاسی اسلامی
مغرب به شمار میرود. جهت شناخت بهتر این جنبش صوفیانه
اسلامگرا، نخست به اختصار به بررسی سوانح احوال و سپس
اندیشههای بنیانگذار و رهبر فکری معنوی آن میپردازیم.
خلاصه ماشینی:
"برنامههای ورزشی: لازم است کلیه اعضای شعب و دفاتر، به تقویت و نشاط جسمی خود اهتمام ورزند و با تشکیل تیمهای مختلف ورزشی و ترتیب مسابقات بین شعب، مراتب صحبت و جماعت را تقویت نموده و همچنین با انجام مسابقات با سایر گروههای ورزشی، اخلاق و مروت اسلامی را تجسم بخشند تا از این طریق، با عمل خود، دیگران را با جنبش «عدل و احسان» آشنا نمایند.
هدف «عدل و احسان» از احترام به شکل و شیوه رایج تدین، یعنی تصوف را میتوان به اختصار، چنین توضیح داد: اولا تعمیق تربیت و تزکیه ایمانی در میان اعضای جنبش، که برخی آموزههای تصوف نقش محوری در آن ایفا مینماید، ثانیا، تبدیل اسلام به خطمشی گسترده مردمی که آن را از اسلام رسمی درباری کاملا متمایز میکند، ثالثا، تسهیل نشر و گسترش آموزههای جنبش در روستاها و بین قبایل که نفوذ و آموزههای تصوف در آن مناطق، از قوت بیشتری برخوردار است.
نظر به فقدان شرایط و مقدمات لازم جهت کنش سیاسی فعال و چالش مستقیم با حاکمیت،مشی کنونی جنبش عدل و احسان یا به تعبیری اولویت مرحله کنونی به ویژه پس از یازده سپتامبر که این جنبش نیز از فشارهای وارده بر اسلام گرایان بینصیب نماند، تمرکز فعالیت در ابعاد تربیتی آموزشی و خدمات اجتماعی است تا ضمن تقویت و انسجام داخلی جنبش و گستردن آرام و تدریجی فعالیتها و نفوذ مردمی، از این مرحله دشوار که مطالبه تحقق مبانی و ضوابط اسلامی خارج از چارچوب اسلام رسمی سلطنتی پیامدهای سهمگینی در بردارد که کمترین آن اتهام هواداری از بن لادن است، به سلامت عبور نماید."