چکیده:
دو مفهوم اخلاق و آزادی در شمار مفاهیم فربه تجویزی و از ناب ترین
مباحث فلسفه سیاسی است. برجستگی این مفاهیم به گونهای است که
در تمامی دورههای حیات اندیشه سیاسی خود را بر ذهن و اندیشه
متفکران و زندگی آدمی تحمیل کرده است. از این رو نوشته حاضر در
تلاش است تا نگره یکی از فیلسوفان مسلمان معاصر در باب مناسبات
اخلاق و آزادی را بکاود و با سنجش این دو مفهوم فربه فلسفه سیاسی،
به طرح و آزمون مدعای مقاله در باب اولویت آزادی بر اخلاق بپردازد.
خلاصه ماشینی:
"ایشان البته طرح موضوع استفاده از آزادی بیان و تبلیغ به گونه گسترده و مطلق را نیز به دلیل فقدان اعتلای فکر بشر مجاز نمیداند: اگر اعتلای فکر بشری به حدی رسیده بود که هم بیان کننده، غیر از حق و واقعیت را ابراز نمیکرد و هم شنونده و مطالعه کننده و تحقیق کننده، در آن بیان از اطلاعات کافی و فکری نافذ برخوردار بود، هیچ مشکلی در آزادی بیان به طور مطلق وجود نمیداشت، ولی آیا واقعیت چنین است؟26 علامه جعفری با استناد به آیات قرآن کریم، نکاتی را در مورد آزادی بیان مطرح میکند که عبارتاند از: 1 ـ بیان واقعیات و حقایق از سوی کسانی که عالم به آن حقایقاند، واجب است، زیرا خداوند از عالمان پیمان گرفته تا دانش خود را اشاعه دهند؛ 2 ـ هر گونه معلوماتی که برای ابعاد مادی و معنوی بشر مفید است، باید بیان شود؛ 3 ـ همان گونه که خداوند از عالمان پیمان گرفته تا آنچه را که میدانند بیان کنند، از مردم نیز پیمان گرفته تا در تحصیل دانش و معرفت بکوشند؛ 4 ـ نباید حکمت را به کسانی که شایستگی دریافت آن را ندارند، تعلیم داد و نیز آن را از اشخاصی که لایق فراگیری آن هستند، دریغ داشت و 5 ـ هر کس مسایل و حقایقی را که به نفع مردم است بیان کند، پاداش خواهد داشت و در مقابل، کسانی که حقایق را میدانند و بیان نمیکنند، به شدیدترین عذابها در قیامت دچار خواهند شد."