چکیده:
زیربنای همه جهت گیری های انسان در زندگی عقاید و باورهای اوست. بنابراین، عقیده بالاترین نقش را در زندگی فردی و اجتماعی انسان دارد. در سراسر ادوار، شعریکی از دو رسانه قدرتمند و اثرگزار در افکار عمومی بودهاست که این اثر گفتاری به عنوان یک اثر هنری ماندگار، حائز اهمیت است، چه در عصر جاهلیت و چه در عصر صدر اسلام شعر در همه ی موارد کاربرد داشته است. شعر عرب از دوره یجاهلیت تا پایان اموی ها، سیرخود را به طور تقریبا یکنواخت طی و بنا به گردش روزگاردچار تغیر و تحول اندکی می شد. لکن با آغازخلافت عباسی ها، تحولی چشمگیر در شعر، ادب و حتی فرهنگ عرب پدید آمد که بیشترین مظهر وجلوه گاه این تحول در موضوعات کلامی بود. اینمقاله با مقایسه آراء کلامی: امامیه، اشاعره و معتزله، میزان و ابعاد تاثیرگذاری اندیشه جبرگرایی در شعر عربیمورد بررسی قرار گرفته است. همچنین بررسیاین مساله که شاعرانی چون بشار بن برد، ابوالعتاهیه، حمیری... که تا حدی توانسته اند با التزام مفاهیم کلامی از مضامین شعری به درآیند اشاره شده و به اشعار ابوالعتاهیه، کمیت که خود از نام آوران بوده و در اشعارشان به اثبات معتقدات کلامی پرداخته اند، اشاره رفته است.
خلاصه ماشینی:
"(روحانی، بیتا: 14) جبر و اختیار: از حساسترین، دقیقترین و بحث برانگیزترین مباحث رایج میان اندیشهها و جهانبینیها میباشد در رابطه با اعمال و کنشهای انسان دیدگاههای مختلفی وجود دارد؛ من جمله: دیدگاه اشعریها (جبریون): طبق این نظریه انسان ارادهای از خود ندارد و تمام افعال او مستقیما به اراده حق تعالی است بدون آنکه انسان، اندک نقشی در بود و نبود عمل داشته باشد.
دیدگاه جهمیه جهم بن صفوان بر آن است انسان بر هیچ کاری توانا نیست و در افعال خود مجبور است، به عبارت دیگر انسان هیچ گونه قدرت و اراده ای برای انجام فعل ندارد از این رو افعال انسان را نمیتوان به او استناد داد بلکه باید گفت افعال انسان را خداوند میآفریند و استناد فعل به انسان از روی مجاز است نه حقیقت، پس همان طوری که نمیتوان جمادات و نباتات را فاعل افعال خود نامید آدمی را نیز نمیتوان فاعل افعال خویش دانست، مثلا استناد افعالی مانند میوه دادن به درخت، باریدن به آسمان، جاری شدن به آب و طلوع و غروب کردن به خورشید از روی حقیقت نیست بلکه به طور مجازی است.
(لاهیجی، 1362: 65) همانطور که اشاره شد یکی از موضوعات و مسائل مهم کلامی که در شعر عرب بویژه در عصر عباسی نمود داشت این بود که انسان در انجام اعمالش مجبور ویا دارای اختیار است، پرسشهایی است که به بازار شعر آن دوره رونق میداد گروهی طرفدار جبر، برخی اختیار و موضوعات کلامی دیگر را پیش میکشیدند."