چکیده:
به دلیل بشری بودن محتوا و لفظ کتاب مقدس و در نتیجه عجز آن از پاسخ گویی به نیازهای فکری و روحی بشر، بسیاری از متفکران غربی، به رغم تلقی های متفاوت از تجربه دینی آن را همسان و هم وزن با تجربه دینی دانسته اند. این سخن به دلایل فراوان نمی تواند در مورد وحی اسلامی منطبق بر حقیقت باشد. هرچند مساوی دانستن وحی با تجربه بشری اشکالات فراوانی دارد. در این گفتار ضمن تشریح تعابیر و نظریات گوناگون مطرح شده پیرامون تجربه دینی، آنها را نقد و بررسی کرده و نظر برگزیده خود را ترسیم نموده ایم. همچنین با تبیین تجربه انبیاء و تفاوت آن با تجربه دیگر انسان ها به معرفی وحی و حقیقت آن پرداخته و در آخر تفاوت وحی را با تجربه دینی مورد توجه و مداقه قرار داده ایم.
خلاصه ماشینی:
"از این رو این سؤال مطرح میشود که آیا تجربة دینی میتواند باورهای دینی را توجیه کند؟ و کدام دسته از باورها را؟ و آیا تجربة دینی میتواند منبعی معرفتی مانند وحی باشد؟ ضعف و نقص آموزههای عهد قدیم و جدید به دلیل بشری بودن بسیاری از گزارههای مکتوب آن که بسی دیرتر از حضور موسی و عیسی( نگاشته شدهاند، موجب گردیده است که دین در غرب از یک سو عاجز از پاسخ گویی به نیازها و دغدغههای مؤمنان باشد و از دیگر سو در نظام معرفت شناسی مسیحی نوعی ابهام و سردرگمی پدید آید.
برای یک فرد مسلمان به طور عام، فرستنده و نازل کنندة قرآن، خداوند رحمان است که حقایق هدایتگر را در قالب الفاظی قطعی و تعیینی بر قلب پیامبر خاتم معصوم، بی اذن دخالت در فرا گرفتن و تلاوت، فرو فرستاد تا کسی را نرسد که خود را در فهم آموزهها و گزارههای دینی، هم عرض فرستنده یا آورنده بداند، چه رسد به این که تصور برتر بودن داشته باشد.
5. جامع بودن وحی تجربة دینی عموما محدود به یک جنبه و ساحت است و آن هم وجود حقیقتی معنوی در جهان، چنان که پیش از این بیان شد، حال آن که وحی همانند تجربة دینی معصومین و بلکه بالاتر از آن، مقام جمع الجمعی داشته و واجد تمامی مراتب و مدارج معرفت در همة ساحات و زمینهها از قبیل، شهودی، فلسفی، علمی، سیاسی، عبادی، اخلاقی، اجتماعی، فقهی، حقوقی، تاریخی، ادبی، هنری و غیره است."