چکیده:
جنبش دانشجویی دو دهه پس از تاسیس اولین دانشگاه در ایران پا به عرصه مبارزه سیاسی نهاد. ناکامی های مستمر جنبش دانشجویی در مواجهه با پهلوی دوم، باعث شد از یک سو، دائما در حال گفتمان سازی باشد و از سوی دیگر، همواره ظرفیت هر یک را برای کامیابی در مبارزه بسنجد. سوال اصلی این است که جنبش دانشجویی چه تحولی را در عرصه گفتمان سازی و جایگزینی گفتمان های رقیب، تجربه کرد؟ دستیابی به دال های مرکزی، عناصر و مولفه ها، قابلیت های دسترسی، وجوه از جاشدگی و نیز خصایص گفتمان های رقیب از دیگر پرسش های این مقاله است. به نظر می رسد که نظریه گفتمان می تواند راه هایی را بگشاید تا پاسخ به سوالات مذکور هویدا گردد. فرضیه این مقاله آن است که با مطالعه جنبش دانشجویی با یک روش نوین(نظریه گفتمان) وجوه تازه ای از این جنبش را آشکار نماید. آشکار شدن روند و نوع جابه جایی دال های مرکزی، نوسان در قابلیت های دسترسی و اعتبار و تغییر مستمر در عناصر و مولفه گفتمان های دانشجویی از یافته های مقاله حاضر است، به علاوه، ناتوانی جنبش دانشجویی در گفتمان سازی و بهره گیری از گفتمان های بیرون دانشگاه، لزوم بهره گیری از گفتمان حاکم بر جامعه در گفتمان سازی نوین دینی دانشجویی، از دیگر یافته های این نوشتار است
خلاصه ماشینی:
ایـن دال هـا در چنــــد عنـــصر استبداد و استکبار ستیزی، عدالت و آزادیخواهی خلاصه میشود، البته در این دوره طولانی مورد مطالعه ، دال مرکزی جنبش دانشجویی اسلام گرا بر دیگر دال ها، غلبه و سیطره داشـته ، از آن رو کـه امـام خمینی(ره ) و نهضت اسلامی مردم ایران ، پیشتاز همه حرکت ها بوده است و این موضوع ، ریشه در خواسته - های قشرهای اجتماعی جامعه داشته است .
- دموکراسی و آزادی مطلوب اند اما در چارچوب نگاه مارکسیستی به علاوه ، این جنبش بر مبارزه با امپریالیسم ، سـرمایه داری و اسـتعمار و اجـرای عـدالت و فقرسـتیزی تأکید میورزید، گرچه در عمل ، نه در دوران تسلط تقریبا کامل جنبش دانشجویی چپ (دهه ١٣٢٠) و نـه در دوره های کم رنگ فعالیت های آنان (عصر پس از انقلاب اسلامی)هیچ گاه نتوانسـتند ایـن شـعارها را در درون و بیرون از جامعه ایران ، محقق سازند( عدم قابلیت اعتبار) و همین موضوع ، آنان را به شکست کامـل در صحنه داخلی ایران سوق داد تا حدی که رگه هـای احیـاء شـده و در حـال احیـاء شـدن گـرایش هـای سوسیالیستی، نمیتوانند به یک جنبش و گفتمان مطرح و قابل توجه ، تبدیل شـوند بلکـه در ایـده آل تـرین حالت ، به جایگاه یک خرده گفتمان غیرقابـل توجـه ، بـاقی خواهنـد مانـد.
خلاصه این که هویت و گفتمان کمونیستی - مارکسیستی جنبش دانشجویی چپ گرا، گاه مسلط تر و اغلب ، در انزوا قرار داشت ، لذا فـراز و نشـیب در آن ، فـراوان روی داده اسـت ، بـه آن دلیـل کـه اغلـب تـابعی از متغیرهای برون مرزی و نیز، مغایر با هویت و گفتمان ریشه دار اسلامی در ایران بوده است (بشیریه ، ١٣٧٨: صفحات مختلف ).