چکیده:
در این پژوهش تلاش گردیده تا با استفاده از نظریه «نئوکلاسیکها» رویکرد دولت های عربی منطقه خاورمیانه در قبال انقلاب اسلامی و سیاست خارجی جمهوری اسلامی مورد بررسی قرار گیرد. سوال اصلی این است که وقوع انقلاب اسلامی به عنوان منشاء و منبع بیداری اسلامی چه تأثیری بر مواضع و رویکرد های کشورهای عرب منطقه در قبال سیاست خارجی ایران داشته است؟ فرضیهای که در پاسخ ارائه شده چنین است که برداشتهای منفی و تهاجمی رهبران کشورهای عربی منطقه از اصول و مبانی انقلاب اسلامی ایران، موجب رویکرد تهاجمی و خصمانه این کشورها نسبت به جمهوری اسلامی ایران گردیده و با همکاری غرب، پروژه ایران هراسی را در این منطقه رقم زدهاند. همچنین تلاش این کشورها در راستای مهار ایران، نشان دهنده نگرانی دولتهای محافظه کار و غیر دموکراتیک عربی منطقه از احتمال تکرار وقوع انقلاب اسلامی در کشورهای خود میباشد. امری که موج جدید بیداری اسلامی به آن عینیت تازهای بخشیده است.
خلاصه ماشینی:
"در این پژوهش تلاش میشود تا ضمن بررسی مواضع و رویکردهای رهبران و نخبگان سیاسی کشورهای عربی منطقه حوزه خلیج فارس نسبت به جمهوری اسلامی ایران و بررسی برخی از سیاستهای اتخاذ شده از سوی ایران که البته منبعث از مبانی و اصول انقلاب اسلامی است، به بررسی علل این رویکرد اعراب بپردازد.
از جمله سیاستهایی که بر گرفته از اصول و مبانی انقلاب اسلامی میباشد و سیاست خارجی در راستای اجرایی کردن آن اتخاذ شده است میتوان به تلاشها در زمینه برقراری اتحاد اسلامی (امری که از آن تحت عنوان هلال شیعی یاد میشود)، استکبار ستیزی، مقابله با توسعه طلبی آمریکا در منطقه، حمایت از مسلمانان منطقه بویژه مردم فلسطین و لبنان، تلاش در جهت بازسازی عراق و برگرداندن ثبات به منطقه، و همین طور تلاش در جهت برطرف کردن دغدغههای امنیتی کشور اشاره کرد.
به زعم برخی از نخبگان رسمی و علمی عضو شورای همکاری خلیج فارس، ایران در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی در صدد صدور افکار انقلابی در منطقه برآمد، از جنبشهای سیاسی اسلام گرا حمایت و آنان را علیه کشورهای محافظه کار عرب تحریک میکرد و هم اکنون نیز در جهت اعمال و گسترش نفوذ و قدرت خود در عراق، یمن و بحرین با اکثریت شیعه عمل میکند، رفتارهایی که باعث بروز سوء ظن، بی اعتمادی و اختلافات بسیاری بین اعراب و جمهوری اسلامی شده است(دهقانی،1387: 69)."