چکیده:
هدف: خانواده بافت سالمی برای رشد و اصلاح است و وظیفه اصلی آن حمایت از فردیت یابی و در عین حال، ایجاد حس تعلق در بین اعضاء است. در واقع هر شخصیت در ماتریس اجتماعی خانواده متولد شده و پرورش می یابد و تنها در این چهارچوب تجربی است که فرد بالغ شده و به ثبات می رسد.از آنجایی که بروز ناسازگاری زناشویی یکی از مقدمات جدایی و طلاق می باشد و با توجه به اینکه اگر این مساله به گونه ای حل و کنترل شود، ازدواج به جدایی ختم نمی شود، پژوهش حاضر بر آن است تا با توجه به ابعاد مختلف ناسازگاری زناشویی در زوج ها مدلی کارآمد را برای درمان آن ها ارائه دهد.
روش:بر همین اساس، 20 نفر (دو گروه 10 نفری، 5 زوج در هر گروه) از زوج های داوطلب به عنوان نمونه، از بین جامعه زوج های ساکن تهران، انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند و پس از اجرای پرسشنامه ناسازگاری زناشویی به عنوان پیش آزمون روی افراد هر دو گروه، افراد گروه آزمایش در معرض درمان سیستمی–رفتاری، قرار گرفتند. پس از اتمام هر دو گروه آزمایش و کنترل به پس آزمون پاسخ گفتند.
یافته ها:نتایج حاصل در اجرای این تحقیق نشان دهنده آن است که زوج درمانی سیستمی –رفتاری بر میزان ناسازگاری زناشویی موثر است (001.P>).
نتیجه گیری:این مطلب موید آن است که مشکلات رابطه ای را می توان با درمان های رابطه ای از میان برد. با توجه به رویکرد ارتباط مدار درمان های سیستمی- رفتاری می توان معناداری این فرض را تبیین کرد. این نتیجه با اصول درمان های سیستمی همخوان است.
Purpose: Family is a healthy Context for development and modification. Its main responsibility is individuation and، however، developing sense of belonging in its members. In fact، each person born and nurture in social matrix of family. It is a unique experiential frame which makes individuals matured and constant. More divorce number among working women arouse sensation about this fact.
Method: So، 16 Couples (n1=8، n2=8; 16 Couples) Volunteered to participate in the program. Participants were assigned into two groups (Experiment and Control groups). Then experimental variable، Systems-Behavioral therapy، presented and at last results were analyzed.
Findings: The result suggests that Systems-Behavioral Couple therapy affects marital maladjustment.
Conclusions: So، Communicational problems can be improved by communicational therapies. This result can be explained according to communication-based approach of systems-behavioral therapies. This statement is congruent with principles of systemic therapies.
خلاصه ماشینی:
بررسی اثربخشی زوج درمانی سیستمی – رفتاری بر افزایش سازگاری زناشویی 1 محمود گودرزی استادیار مشاوره خانواده، دانشگاه آزاد اسلامی واحد سنندج علیرضا بوستانی پور استادیار مشاوره، دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج تاریخ دریافت : ٩١/١١/٢٥ تاریخ پذیرش:٩١/٩/٢٣ چکیده هدف: خانواده بافت سالمی برای رشد واصلاح است ووظیفه اصلی آن حمایت از فردیت یابی ودر عین حال، ایجاد حس تعلق در ب ن ی اعضاء است .
روش: بر همین اساس، ٢٠ نفر (دو گروه ١٠ نفری، ٥ زوج در هر گروه) از زوجهای داوطلب به عنوان نمونه ، از بین جامعه زوجهای ساکن تهران، انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند و پس از اجرای پرسشنامه ناسازگاری زناشویی به عنوان پیش آزمون روی افراد هر دو گروه، افراد گروه مقدمه 1 خانواده بافت سالمی برای رشد و اصلاح است و وظیفه اصلی آن حمایت از فردیت یابی و در حین حال ایجاد حس تعلق در بن ی اعضاء است (مینوچین ٢، ١٣٨١؛ مینوچین و فیشمن ٣، ١٣٨١).
Ulbricht, Ganiban, Feinberg, Button, Reiss, Neiderhiser 7.
Deal, Hagan, Bass, Hetherington, Clingempeel 4.
Harold, Ficham, Osborne, Conger 10.
اهداف و محتوا جلسات درمانی (کرو ریدلی، ١٣٨٤) (رجوع شود به تصویر صفحه) پس از اجرای مدل درمانی، پس آزمون در بین شرکت کنندگان هر دو گروه اجرا شد و نمرات حاصل از اجرای آزمون ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس چندگانه ، مقایسه شدند تا میزان تأثیر مدل درمانی مورد نظر در افزایش سازگاری های زناشویی مورد آزمایش قرار گرفته شود.
(2004) pathway among marital distress, parental symptomology, and child adjustment, journal of marriage and family,66(2): 368-385 Rothbaum, F.