چکیده:
حق حیات سرآمد حقوق بشر محسوب می شود زیرا با سلب آن امکان برخورداری از سایر حقوق انسانی وجود ندارد. از جمله مواردی که حق حیات را به مخاطره می اندازد، موردی است که سلب حیات به عنوان مجازات برخی جرایم، مشروع و قانونی تلقی می شود. تکریم حیات افراد و رعایت نظم و امنیت جامعه اقتضا می کند که برای اعمال این کیفر ها ضوابط منسجمی تنظیم گردیده و فقط دولت به عنوان نماینده جامعه اجازه ی اجرای این مجازات ها را داشته باشد. با وجود این در قوانین کیفری ایران موادی یافت می شود که در آن ها قانون گذار اجازه ی اجرای مجازات های سالب حیات را به افراد سپرده و بدین ترتیب باب سوء استفاده از قانون را برای سود جویان جهت به خطر انداختن جان افراد گشوده است. از مهمترین این موارد، مواد 630 ، تبصره 2 ماده 295 و ماده 266 قانون مجازات اسلامی است. انتقاداتی که درسالهای اخیر از جانب حقوق دانان برشیوه ی اجرای عدالت کیفری وارد شد، موجب گردید قانون گذار در لایحه جدید مجازات اسلامی که در بهمن ماه 1390به تصویب رسید اصلاحاتی در این مواد به عمل آورد و در راستای تکریم حیات انسانها گام مثبتی در راه تحدید عدالت کیفری خصوصی بردارد؛ ولی این گام نخست نیازمند تکمیل و پیمایش گامهای بیشتراست
خلاصه ماشینی:
» (همان ، بند ج ) حق حیات از جمله حقوقی است که ریشه در طبیعت و فطرت آدمی دارد(مصباح یزدی ، ١٣٧٨: ص ١٨٥)یعنی عقل انسان به طور مستقل و قطع نظر از منابع دیگری چون احکام و فرامین الهی ، بر آن ها حکم می کند(کاتوزیان ،١٣٧٢: ص ٢٩)و در اصطلاح به آن «اظهر قوانین » می گویند.
حق حیات مقتضای طبیعت انسانی (مصباح یزدی ، ١٣٧٨: ص ١٨٥) و جزیی از کرامت ذاتی او محسوب می شود و عقل انسان به طور مستقل و قطع نظر از منابع دیگری چون احکام و فرامین الهی بر آن ها حکم می کند(کاتوزیان ؛ پیشین )و پیش از آن که قوانین موضوعه ، حقوقی را برای افراد به رسمیت بشناسد آنان دارای حق حیات هستند.
اولین کسی که این موضوع را مطرح کرده شیخ طوسی در کتاب مبسوط است وایشان برای جواز قتل ، احصان زانی اجنبی و زوجه را لازم دانسته است (حسینعلی منتظری ،بی تا: ص ١٣٤) و ذکر جواز قتل به صورت مطلق در کتب فقهای متاخر، نمی تواند مستند حکمی خلاف اصل احتیاط باشد و از نظر حقوقی عبارات مذکور در ماده ٦٣٠ قانون مجازات اسلامی به گونه ای تنظیم شده که جرم زا بوده و امنیت قضایی را سلب و نوعی آدم کشی در لوای قانون و بدون امکان دفاع برای متهمین را ترغیب و تشویق می کند.