چکیده:
شناخت حلقه اتصال میان جهان آفرینش و خالق هستی از عمده مباحثی
است که مورد بررسی اندیشمندان قرار گرفته و عارف و فیلسوف را بر آن داشته است تا هر
یک به شیوه خود در تبیین و حل معمای آن بکوشند. اگرچه میان دنیای عارف و فیلسوف
تفاوت بسیار است؛ حقیقت فراگیر «وجود» و هستی توانسته است آن دو را به هم نزدیک
سازد و هر کدام با استفاده از تجربیات و اندوختههای یکدیگر و پس از عبور از
گذرگاههای دشوار رد و قبول، به نقطه مشترکی دررسند. در این نوشتار، شناخت تلقی عرفا
از فلاسفه، با استفاده از بیانات خود آنان، بررسی نقاط اشتراک آن دو طایفه مطرح شده و
نویسنده در پایان به بیان حلقه پیوند و اتصال میان وحدت حقی با کثرت خلقی از طریق
تبیین مراتب کلیه وجود یا حضرات خمس پرداخته و نتیجه گرفته است همانگونه که در سیر
نزول، «خلیفه کبرای الهیه» یا عین ثابت انسان کامل، واسطه خلقت و تکوین موجودات
است. در قوس صعود نیز انسان کامل، واسطه فیض استکمال و رجعت همه موجودات به
خالق خویش میباشد.
خلاصه ماشینی:
"در این نوشتار، شناخت تلقی عرفا از فلاسفه، با استفاده از بیانات خود آنان، بررسی نقاط اشتراک آن دو طایفه مطرح شده و نویسنده در پایان به بیان حلقه پیوند و اتصال میان وحدت حقی با کثرت خلقی از طریق تبیین مراتب کلیه وجود یا حضرات خمس پرداخته و نتیجه گرفته است همانگونه که در سیر نزول، «خلیفه کبرای الهیه» یا عین ثابت انسان کامل، واسطه خلقت و تکوین موجودات است.
عرفای بزرگ در اینباره دریافتهای ذوقی و عرفانی خویش را با براهین فلسفی آمیخته و فلاسفه نیز برای کشف این معما تلاش کردهاند و اگرچه دنیای فیلسوف و دنیای عارف یا به تعبیر دیگر، میان فلسفه و تعقل و عرفان و شهود تفاوت فراوان و چشمگیری وجود دارد؛ اما حقیقت فراگیری که این دو نحله بینش و نگرش را به هم نزدیک میسازد، حقیقتی است که به هر دو مکتب مجال ارائه دیدگاههای جدید و عرضه چشماندازهای دلپذیری میبخشد و تفسیری زیبا و دلنشین بر مبنای «وحدت در کثرت» و «کثرت در وحدت» از عالم غیب و شهادت، معنا و صورت، خالق و خلق را بیان میکند.
. (28) حضرت امام خمینی(س) به «واسطه» بودن این حضرت اشاره میکنند و میگویند: اگر دریافته شود که آن حقیقت غیبی بالاتر و رفیعتر از آن است که دست متفکر و اندیشمند و عارفی به حضرتش برسد و همچنین فهمیده شود که هیچ کدام از فیضگیران، بیواسطه نمیتوانند از این ساحت نیز بهرهمند گردند و همچنین هیچیک از اسماء و صفات الهی با داشتن تعینات نمیتوانند محرم اسرار حضرت حق گردند؛ بنابراین، وجود خلیفه یا واسطهای لازم است که یک روی پنهانی به هویت غیبی و یک روی به عالم اسماء و صفات داشته باشد تا حلقه اتصال میان مبدأ و عالم خلقت باشد و به وسیله او درهای برکات گشوده شود و چشمههای خیرات سرزند و صبح ازل بدمد و آغاز به انجام بپیوندد."