چکیده:
در این پژوهش مقولة دستوری «قمر» بررسی شده است که توسط تالمی در پژوهش های معناشناختی و ردهشناسی اش معرفی شده است . او قمر را مقولة دستوری بسته ای می داند که شامل هر سازهای غیر از متمم اسمی یا گروه حرف اضافه ای همراه فعل می شود که با ریشة فعل رابطة خواهری داشته باشد در این نوشتار نمودهای صوری این مقوله در زبان فارسی و مقولات معنایی که توسط آن بیان می شوند را بررسی کردهایم . نمود اصلی قمر در زبان فارسی در دورههای پیشین در افعال پیشوندی است ؛ اما در دورة کنونی برخی از عناصر فعل یار در افعال مرکب نقش قمر را ایفا می کنند. بنابراین در این مقوله نوعی واژگانی شدن در حال انجام است . همچنین مشخص کردهایم که زبان فارسی از نظر تقسیم بندی تالمی (قمرـ محور و فعل ـ محور) می تواند در هر دو دسته واقع شود، چرا که در برخی موارد با خصوصیات زبانهای قمرـ محور سازگاری دارد و در برخی موارد با ویژگی های زبانهای فعل ـ محور. بنابراین بهتر است این تقسیم بندی دوگانه ، جای خود را به یک پیوستار بدهد که زبانهای دنیا می توانند در آن جای گیرند و حتی در حال حرکت به یکی از دو سوی پیوستار باشند. گفتنی است اسلوبین به این تقسیم بندی تالمی دستة سومی نیز اضافه کرده است که با ویژگی های زبان فارسی سازگار نیست .
خلاصه ماشینی:
او قمر را مقولة دستوری بسته ای می داند که شامل هر سازهای غیر از متمم اسمی یا گروه حرف اضافه ای همراه فعل می شود که با ریشة فعل رابطة خواهری داشته باشد در این نوشتار نمودهای صوری این مقوله در زبان فارسی و مقولات معنایی که توسط آن بیان می شوند را بررسی کردهایم .
نمود اصلی قمر در زبان فارسی در دورههای پیشین در افعال پیشوندی است ؛ اما در دورة کنونی برخی از عناصر فعل یار در افعال مرکب نقش قمر را ایفا می کنند.
افعالی که در آنها مسیر توسط فعل اصلی نشان داده می شود (یک ساخت از نوع هسته - قالب ) و در بخش غیرفعلی (مثل قمر) دربارة آن توضیحی داده یا بر آن تأکید می شود و شیوة حرکت در قید، بیان می شود؛ ٣.
یک توجیه برای در نظرگرفتن قمر به عنوان یک مقولة دستوری مجزا این است که صورتهایی که به عنوان قمر در نظر گرفته می شوند، اشتراکات قابل ملاحظه ای ، هم از جنبة 301 lortsiecdle class 323 aodn ead ersatile erbs 34Atsugewi 35Mandarin معنایی و هم از جنبة نحوی با یکدیگر دارند.
در زبان انگلیسی ، قمر به راحتی مشخص می شود؛ یا به صورت یک واژة آزاد یا به صورت یک وند مانند مثالهای زیر (علامت - در سمت چپ ، نشاندهندة قمر است ): Satellite : -Over - -mis The record started over the engine misfired در دستور سنتی به این عوامل جزء قیدی فعل ٣٧ می گویند.