چکیده:
اصالت تعابیر قرآن می طلبد که هر تعبیر قرآنی یک موقعیت را توصیف کند و یک واژه در سیاق معین ، بخشی خاص از معارف و اطلاعات را فراهم آورد تا تکرار الفاظ و عبارات، تکراری بی حاصل نباشد. غالبا در زبان شناسی و «معناشناسی شناختی ١» عقیده بر این است که «معنا» پدیدهای ثابت و تغییرناپذیر نیست ؛ بلکه یک واژه در ترکیب های مختلف بر معانی گوناگونی دلالت دارد که معنای ثابت کلمات، معنای معجمی آن ها است نه معنای سیاقی . مطابق قواعد نحوی نیز وقتی یک اسم برای بار دوم و سوم در یک جمله به کار می رود، باید به جای آن از ضمیر استفاده شود؛ اما در آیاتی مثل «و السماء رفعها و وضع المیزان ان لاتطغوا فی المیزان و اقیموا الوزن بالقسط و لا تخسروا المیزان» (الرحمن / ٧- ٩) این قاعده مراعات نشده و این حاکی از آن است که تکرار لفظ «میزان» در سیاقهای جدید باید بر معانی جدیدی دلالت کند؛ در غیر این صورت باید به جای لفظ تکراری، از ضمیر استفاده می شد. واژهها یا عبارات تکراری قرآن ممکن است در ابتدا مفهوم تکرار بی حاصل یا تکرار در بیان را به ذهن متبادر کنند؛ در صورتی که از لحاظ کارکرد با هم متفاوتند و بنا به عقیدة هیلدی٢، بر «تصریف در بیان » دلالت دارند. غرض از «تکرار» در شعر قدیم عربی بیشتر تاکید و مبالغه است تا تصریف در بیان و مفهوم تکرار نزد ناقدان و بلاغیان اغلب ناظر به همین معنی است . تکرار همیشه از عوامل مخل فصاحت به شمار نمی آید، بلکه برعکس گاهی بلاغت کلام در گرو آن نهفته است . بسیاری از نمونه های تکرار، اغراضی غیر بلاغی دارند، به طوریکه لازم نیست همیشه از منظر بلاغت به مسئلة تکرار بنگریم . هدف از این مقاله تببین جایگاه تکرار در زبان و نقش آن در قرآن و شعر قدیم عربی است .
خلاصه ماشینی:
با توجه به اینکه یکی از نمونه های اعجاز قرآن، اعجاز بلاغی است و از طرفی درعلوم بلاغی تکرار از عناصر مخل فصاحت به شمار آمده، این سؤال مطرح می شود که آیا اعجاز بلاغی قرآن با واژگان و عبارات تکراری این کتاب تناقض ندارد؟ یا چگونه ممکن است که بلاغیان یکی از مهم ترین معانی بلاغت را ایجاز دانسته اند یا آنکه یکی از دلایل کاربرد مجاز به جای حقیقت را نیز ایجاز می دانند، درحالی که در قرآن با شواهد مختلف و متعدد تکرار روبه رو می شویم ، به ویژه آنکه تکرار از عوامل خستگی و ملالت و از موانع خلاقیت و ابتکار است ؟ و در یک کلام، فلسفة تکرار در آیات قرآن چه می تواند باشد؟ نگرش مفسران و متفکران اسلامی به مسئلة تکرار در قرآن، نگرش یکسانی نیست یا بحث تکرار درقرآن از مباحث مسلمی نیست که بی پاسخ مانده باشد؛ زیرا برخی متفکران معتقدند به طور کلی در قرآن تکرار وجود ندارد، اگرچه بعضی واژه ها یا عبارات، لفظا تکرار شدهاند اما در معنا، تکرار صورت نگرفته است (مکارم، ١٣٨٠: ٢٥/ ٤٣١)؛ به عبارت دیگر اگر در هریک از شواهد تکراری قرآن دقت کنیم ، مثلا درآیة «فبأی آلاء ربکما تکذبان» (الرحمن / ١٣) و سپس معنای آیه را با قبل و بعدش بسنجیم ، خواهیم دید این آیه ، با هر بار تکرار، معنای جدیدی را به ما منتقل می کند و پس از اینکه می پرسد: «شما کدام نعمت را تکذیب می کنید؟» مثلا در جایی به آسمان ها و زمین و در جای دیگر به انسان یا نعمت های بهشتی اشاره می کند و همین طور موارد دیگر؛ یعنی درحقیقت ، سؤال تکراری قرآن پس از مطلب جدیدی است که آن را مطرح کرده، نه اینکه عینا سؤال قبلی را تکرار کرده باشد.