چکیده:
در این مقاله، با استناد به آیات قرآن، روایات و همچنین با در نظر
گرفتن اصول زیربنایی نظام حقوقی اسلام، نگارنده میکوشد تا زکات را به
عنوان یک وظیفة اجتماعی معرفی کند. با دقت در دلایل یاد شده روشن میشود
که زکات صرفا یک وظیفة فردی - اخلاقی نیست بلکه به جهت تأمین نیازهای
مالی جامعة اسلامی تشریع شده است. اینکه نه رقم از کالاهای با ارزش جهت
پرداخت زکات در متون دینی مطرح شده، از باب ذکر مصادیق پر بها در زمان خویش
بوده که حصری در آن وجود نداشته است، به همین دلیل ولی امر مسلمانان
میتواند با صلاحدید خویش منابع زکات و نرخ آن را تغییر دهد.
همچنین تصور ناقص و یک بعدی از زکات، موجب گرایش حداقلگرایانه به منابع
جمعآوری زکات گردیده و با قیوداتی که برای همان منبع ذکر شد، این واجب
الهی عملا در معرض تعطیلی قرار گرفته است.
رویکرد جدید به زکات، زمینة تحقق آن را در جوامع معاصر فراهم میسازد، زیرا
موجب میشود تا به شیوة مصرف زکات و توزیع آن در سطح کلان توجه، و نقش
حکومت به عنوان کنترل کننده و ناظر روشن شود.
همچنین نگارنده در صدد اثبات آن است که مستحقان زکات(فقرا و مساکین)، فقط
نیازمندانند و نژاد، نسب یا خصوصیات دیگر ایشان در این زمینه نقشی ندارد.
خلاصه ماشینی:
"احتمال اینکه خطاب مخصوص شخص پیامبر اسلام یعنی حضرت محمد بن عبدالله(ص) باشد و شامل مقام رهبری نشود بسیار از سیاق آیه به دور است، زیرا در آن صورت باید پیامبر(ص) در زمان خود شخصا آن را مطالبه میفرمودند و اگر نمایندهای اعزام مینمودند، صاحبان زکات میتوانستند از دادن آن خودداری نمایند، در حالی که این معنا خلاف مسلمات فقه اسلامی است [بیات 1365: 16].
با این حال، حصرگرایی فقهای بزرگوار امامیه در مورد نه کالا که به عنوان منابع زکات عنوان شده (شتر، گاو، گوسفند، طلا و نقرة مسکوک و غلات اربعه) همراه با ذکر قیودات و محدودیتهایی که بیان کردهاند نه تنها ما را به هیچ روی به فلسفه و حکمت آن نزدیک نمیسازد بلکه این سؤال را نیز برمیانگیزد که با توجه به ساختار جوامع کنونی آیا منابع نه گانة زکات میتواند به طور عملی مؤثر واقع شود و بسترساز توان اقتصادی و عدالت اجتماعی باشد؟ با توجه به شرایط امروزی، زکات حتی قادر به تأمین دو مورد از موارد هشتگانه مصرف آن، یعنی فقرا و مساکین نیز نیست، تا چه رسد به مصارف دیگر.
با در نظر داشتن اینکه فقرای مستحق زکات باید بر اساس فقه امامیه دارای دو ویژگی عدالت و شیعه بودن باشند تا بتوانند از زکات بهره ببرند ولی در مورد نیازمندان بنیهاشم از این لحاظ محدودیتی نیست و فقط نیازمند بودن آنان کافی است تا بتوانند از خمس جهت رفع نیاز خویش بهره گیرند [شهید اول 1387 ج2:50 و 83] غیرمنصفانه بودن آن بیشتر آشکار میگردد."