چکیده:
قرآن کریم در آیهی 105 سورهی هود انسانها را به دو گروه سعید و شقی تقسیم میکند. « شقاوت عبارت است از محرومیت و نداشتن خیر». اسوه نیز به معنی الگو، مقتدا و سرمشق و ... میباشد، اما تأسی به معنی پیروی کردن از اعمال و رفتار دیگران میباشد. یادآوری میشود که یکی از شیوههای تربیتی قرآن، شیوهی الگودهی است و با توجه به سهولت در دسترس بودن الگوها در برابر دیدگان مردم، بهتر است به معرفی چهرههای شقاوت اهمیت ویژهای داده شود. یکی از هدفهای قرآن از بیان داستانهای زندگی افراد، بیان شیوههای زشت رفتاری آنها و روش الگویی آنها است تا افراد پند گیرند. در این پژوهش ضمن پرداختن به عوامل شقاوت از قبیل: تکذیب آیات خدا، هواپرستی، حرص، طمع و .... به اقسام شقاوتمندان و مصادیق شقاوتمندان مانند ابلیس، قابیل، پسر نوح، اصحاب فیل، قوم عاد و ... پرداخته شده است.
خلاصه ماشینی:
"خدا برای هر انسانی، شیطانی قرار داده تا او را وسوسه کند و بدیها را برای او زیبا جلوه دهد و وی را بفریبد و تفاوتی بین پیامبران و دیگران وجود ندارد؛ چنانکه در داستان آدم و حوا(ع)، شیطان، آدم و همسرش را فریب داد تا سرانجام از آن میوهی ممنوعه تناول کردند و با اصرار، به فریبکاری خود ادامه داد و در آخر، سوگند خورد که خیرخواه و دلسوز آنان است، اما شیطان، فریبکار انسانهاست و باید از آن دوری کرد و باید فهمید که تکبر شیطان ـ به هنگام امر خداوند به همهی فرشتگان، برای سجده کردن بر آدم(ع) و عدم امتثال او با این دلیل که میگفت من بر آدم برترم و من از آتش آفریده شدم و آدم از گل و به نظر ابلیس آتش برتر از گل بود ـ سرانجامی جز خوار شدن و بیرون رانده شدن ذلیلانه از بهشت ندارد.
با اینکه یعقوب (ع) سعی میکرد به طور مساوی نسبت به همهی برادران تظاهر به دوستی و دوست داشتن کند، ولی این امر بر برادران مخفی نماند و نتیجهی آن شدت علاقه این شد که برادران نسبت به یوسف (ع) حسد بردند و برای تسکین خاطر و فرونشاندن آتش کینه به چارهجویی پرداختند و گفتند: چرا ما باید در نظر پدر کمتر از آن دو کودک باشیم؟ امور زندگی همه به دست ما اداره میشود، پس چه سبب شده که پدر علاقهی خود را به آن دو اختصاص داده است؟ راستی این رفتار پدر نسبت به ما ظلم و گمراهی آشکار است: «إذ قالوا لیوسف و أخوه أحب إلی أبینا منا و نحن عصبة إن أبانا لفی ضلال مبین: هنگامی که [برادران او] گفتند: «یوسف و برادرش نزد پدرمان از ما ـ که جمعی نیرومند هستیم ـ دوستداشتنیترند."