چکیده:
اگر چه سود و زیان شرکت ها، یکی از اصلی ترین مبانی تصمیم گیری بازار سرمایه است، ولی مواردی مانند برآورد روش های متنوع حسابداری و مدیریت سود در فرآیند گزارش سود، نقش آن را مورد تهدید قرار می دهد. بنابراین میزان دقت، صحت، قابلیت اعتماد، قابلیت پیش بینی و قابلیت تحقق سود که در مجامع علمی به کیفیت سود شناخته می شود، نقش مهمی در مفید بودن سود در فرآیند تصمیم گیری ایفا می کند. این که " آیا کیفیت سود گزارش شده شرکت ها بر توانایی سرمایه گذار برای پیش بینی سودهای آتی اثرگذار است؟ " هنوز بین محققان مورد بحث می باشد. لی (1989: 277) به این نتیجه رسید که کیفیت سود پایین منجر به همبستگی کمتر بین سود گزارش شده و ارزیابی بازار از سودهای آتی می گردد. در این تحقیق از مدل ارزیابی ارایه شده توسط فلدام واهلسون (1995) برای بررسی وجود رابطه بین انتخاب روش های حسابداری و توانایی سرمایه گذار برای پیش بینی سودهای آتی با استفاده از سودهای گزارش شده، استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که کیفیت سود گزارش شده شرکت ها بر توانایی سرمایه گذار برای پیش بینی سودهای آتی اثرگذار نیست.
As the earning of companies is the best decision making base of capital market, but it is threaten with inclusion of predictions, difference accounting method and earning management in earning reporting process. Thus the earning precision, confidence, conscious, truth, relevancy, high rate of cash, predictability, … and its realization that called earning quality in academic board, play important rule in usefulness of earning in decision making process.
Whether the quality of a firm’s reported earnings affects investors' ability to predict future earnings is still a subject of much debate among accounting researchers. lev (1989) suggests that low quality earnings may be causing the relatively low correlation between reported earning and the market’s evaluation of future earning. This dissertation used the valuation model described in Ohlson (1995) and Feltham & Ohlson (1995) to explore the possible links between accounting method choices and the ability of investors to use reported earnings to predict future earnings. The results show that quality of a firm’s reported earnings doesn’t affect investors’ability to predict future earning.
خلاصه ماشینی:
Feltham & Ohlson ١- مقدمه يکي از عناصر کليدي تصميم گيري در بازار مالي صورت هاي مالي شرکت هـا بـه ويژه صورت سود و زيان آن ها ست که بيانگر نتيجه عمليات شرکت در يک دوره مالي بوده و نشان دهنده سود يا زيان خالص آن دوره است و به عنـوان مبنـاي اساسـي اکثـر تصميم گيري ها و قيمت گذاري سهام تلقي شده بـه طـوري کـه دقـت ، قابليـت اتکـا، قابليت پيش بيني و تحقق آن رابطه مستقيمي با تصميم گيـري و ارزشـيابي هـا خواهـد داشت .
اين سؤال مطرح مي شود که آيا کيفيـت سـود تحـت تـاثير روش هاي حسابداري به کار گرفته شده توسط مديريت قرار مي گيـرد ؟ کـدام يـک از روش هاي حسابداري مورد استفاده مديريت (محافظه کارانه ، تندرو و ميانـه رو) منجـر به بالاترين کيفيت سود مي شود ؟ اين پژوهش اثر روش هاي حسابداري انتخاب شـده توسط مديريت واحد تجاري را در کيفيت سود بررسي مي کنـد تـا در صـورت وجـود ارتباط معني دار بتوان از نتايج آن براي پيش بيني دقيق و با عدم اطمينان کمتر سود آتي شرکت استفاده نمود.
در صورتي که نتايج آزمون انجام شده توسط "کريس رولند مارتين "، بيانگر اين بود که تحليل گران مالي ، در پيش بيني سـود شـرکت هـا بـا روش هاي حسابداري تندرو نسـبت بـه شـرکت هـايي کـه از روش هـاي حسـابداري محافظه کارانه يا ميانه رو استفاده مي کنند از عدم اطمينان بيشتري برخوردارند.