چکیده:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین میزان اثربخشی امید درمانی بر افزایش رضایت زناشویی دانشجویان متاهل دارای سبک دلبستگی ناایمن انجام پذیرفت.
روش: روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و جامعه آماری شامل دانشجویان متاهل دانشگاه علامه طباطبایی در سال تحصیلی 88-87 به تعداد 480 نفر بود. برای شناسایی افراد دارای سبک دلبستگی ناایمن، آزمودنی ها پرسشنامه تجارب شخصی در روابط صمیمانه والر، فرالی و برنان (2000) را تکمیل کردند. پس از مرحله غربالگری 52 نفر از آزمودنی ها سبک دلبستگیشان ناایمن بود. از این میان 16 نفر تمایل به همکاری با پژوهشگر ان داشتند که این افراد در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. هر دو گروه به پرسشنامه های رضایت زناشویی انریچ سلیمانی نژاد (1373) و امید اسنایدر (1991) پاسخ دادند. در گروه آزمایشی، امیددرمانی در 6 جلسه یک ساعته به صورت گروهی اجرا شد اما در گروه گواه مداخله ای صورت نگرفت. سپس پس آزمون اجرا شد
یافته ها: نتایج نشان داد آموزش رویکرد امیددرمانی در گروه آزمایشی به طور معناداری موجب افزایش امید و رضایت زناشویی در دانشجویان متاهل دارای سبک دلبستگی ناایمن در مقایسه با گروه گواه شده ، اما منجر به تغییر سبک دلبستگی افراد از نا ایمن به ایمن نشده است. نتیجه گیری: در حوزه درمان و در زمینه کار با افرادی که نارضایتی زناشویی دارند، امید درمانی با توجه به ماهیت آن بسیار کارا و نویدبخش به نظر می رسد.
خلاصه ماشینی:
اثربخشي اميد درماني بر افزايش ميزان رضايت زناشويي و تغيير سبک نجمه خوشخرام : کارشناس ارشد روان شناسي محمود گلزاري: استاديار دانشگاه علامه طباطبايي چکيده هدف : اين پژوهش با هدف تعيين ميزان اثربخشي اميد درماني بر افزايش رضايت زناشويي دانشجويان متأهل داراي سبک دلبستگي ناايمن انجام پذيرفت .
سپس پس آزمون اجرا شد يافته ها: نتايج نشان داد آموزش رويکرد اميددرماني در گروه آزمايشي به طور معناداري موجب افزايش اميد و رضايت زناشويي در دانشجويان متأهل داراي سبک دلبستگي ناايمن در مقايسه با گروه گواه شده ، اما منجر به تغيير سبک دلبستگي افراد از نا ايمن به ايمن نشده است .
کليدواژه ها: اميد درماني ، تاب آوري، رضايت زناشويي، سبک دلبستگي، ناايمن دريافت مقاله : ١٣٨٩/١٠/١١؛ دريافت نسخه نهايي: ١٣٩٠/١/١٨؛ پذيرش مقاله : ١٣٩٠/٢/١٤ مقدمه در سال هاي اخير حوزة روان شناسي، شاهد ظهور رويکردي جديد، هرچند با سابقه اي کهن به نام روان شناسي مثبت گرا بوده است که به جاي پرداختن به آسيب ها يا اختلال هاي رواني به استعدادها و توانايي ها، مهارت ها و به طورکلي به ابعاد مثبت وجود آدمي نظر دارد (ساماني، جوکار و صحراگرد، ١٣٨٦).
فرالي (٢٠٠٥)، پايايي پرسشنامه سبک دلبستگي بزرگسالان را با روش بازآزمايي در طول يک دورة ٨ هفته اي بيشتر از ٧٠% و روايي آن را براي مقياس هاي اضطرابي و اجتنابي بيشتر از ٩٠% گزارش کرده است (شکرکن ، خجسته مهر، عطاري، حقيقي و شهنيييلاق ، ١٣٨٥).