خلاصه ماشینی:
"مهد کدام کودک؟ تحلیل مهدکودک مبتنی بر ماهیت حقیقی مادر و کودک گفتوگو با سرکار خانم نیلچیزاده بهنظر شما، تأسیس مهدکودک، یک گام به سوی کمال جامعه بوده است یا خیر؟ همانطور که میدانیم، تأسیس و رشد مهد کودک با پیشرفتهای مختلف دیگر بشر همزمان بوده است؛ چگونه میتوانیم مشخص کنیم که آیا پیشرفتی که مهدکودک همزمان با آن شکل گرفته است، یک پیشرفت واقعی است؟ و چگونه میشود دریافت که آیا تأسیس مهد کودک، واقعا پیشرفتن به سمت کمال است یا خیر؟ برای پاسخ به این سؤالات، باید کمال واقعی را بشناسیم.
آیا رفتن بچهها به مهد، برای اجتماعی شدن آنها لازم نیست؟ بر فرض که نظر شما صحیح باشد و مهدکودک باعث رشد اجتماعی کودک شود، آیا در مقابل اخلال در رشد عاطفی و روحی کودک، ما باید رشد اجتماعی را ترجیح دهیم؟ آیا کسی که رشد عاطفی و روحی صحیحی ندارد و دچار خلأ و احساس ناامنی است، در روابط اجتماعی موفق خواهد بود؟ البته گفتیم مفروض بر اینکه مهدکودک باعث رشد اجتماعی شود، حال باید ببینیم آیا این فرض درست است؟ آیا بچههای ما برای اجتماعی شدن نیاز به مهدکودک دارند؟ و آیا هر اجتماعی شدنی مطلوب است؟ در جمعی که من نمیدانم اطرافیان کودکم در چه فضایی بزرگ شدهاند، اجتماعی شدن کودک به چه معنا است؟ و کودک در چنین جمعی کدام روابط اجتماعی را تمرین می کند؟ بچهها آینهی پدر و مادرهایشان هستند و هوش یادگیری بالایی دارند.
شما فرمودید مقصود از مادر، فقط جنبهی بیولوژیک مادر نیست؛ بنابراین آیا نمیتوانیم مربی مهدکودک را بهعنوان مادر عاطفی و روحی کودک به حساب بیاوریم که همان نقش مادر را ایفا میکند؟ در بهترین حالت مدیران و مربیان مهد ـ با رعایت تمام شرایط روحی، فکری و اخلاقی که شرایط سادهای نیست ـ دایههای خوبی هستند اما مادر هرگز."