چکیده:
شاید کمتر کسی باشد که در طول زندگی خود لحاظاتی از نگرانی و افسردگی را احساس نکرده باشد.افسردگی یک اختلال شایع عاطفی است.اگر شدت این حالت از حد معمول بگذرد،عرصه زندگی را بر فرد تنگ کرده او را از همه چیز و حتی از خودش بیزار میکند.دانشجویان در مرحلهای از زندگی هستند که بیش از دیگران در معرض هجوم این اختلال عاطفی قرار دارند.تحقیقات قبلی پراکندگی افسردگی را در بین دانشجویان نشان داده است.این بررسی که بر روی دو نمونه از دانشجویان دانشگاه اصفهان صورت گرفته،میزان افسردگی را در بین آنان مشخص میسازد.وسیله سنجش در این بررسی،تست افسردگی یک است.بررسی نتایج نشان میدهند که در بین دانشجویان،18/6 درصد افسردگی خفیف:16/16 افسردگی متوسط و 8/5درصد افسردگی شدید وجود داشته است.معدل افسردگی در بین دانشجویان رو به افزایش بوده،آن دسته از دانشجویانی که به فراغت از تحصیل نزدیک میشوند،افسردگی بیشتری نشان میدادهاند.همچنین در دانشکدههای مختلف،میزان افسردگی متفاوت بوده است.
خلاصه ماشینی:
"[جدول شماره 6] (به تصویر صفحه مراجعه شود) با اینکه میانگین پسران و دختران دانشجو با یکدیگر تفاوت دارد ولی تست معنای آماری این تفاوت را با معنا دانسته و این تفاوت قابل چشمپوشی است.
بحث و نتیجه: نتایج حاصل از ارزیابی دانشجویان دانشگاه تهران بوسیله تست افسردگی بک در سال 54 نشان داد که میانگین افسردگی در دانشجویان پسر 8/17 و در دختران 7/47 و انحراف استاندارد آن 5/39 و 5/9 بوده است(جدول شماره 3).
از تجزیه و تحلیل نتایج چنین برمیآید که میانگین افسردگی در دانشجویانی که در تابستان 64 مشغول تحصیل بودهاند بیش از دانشجویان نیمسال اول 65-64 بود یعنی در تابستان 64 میانگین دانشجویان پسر 16/4 و دختران 13/6 و در نیمسال اول 65-64 میانگین پسران 14/9 و دختران 11/8 بوده است(جدول شماره 4 و 6).
همچنین میتوان متاثر از طرز فکر پسران نسبت به خویشتن و از انتظاراتی که والدین و جامعه از آنان دارند،دانست،در نیمسال اول 65-64 با اینکه میانگین پسران و دختران دانشجو تفاوت دارد یعنی میانگین پسران 14/9 و میانگین دختران 11/8 بوده است ولی با توجه به آزمون معنای آماری این تفاوت با معنا نیست (t-1/72،P>.
این افزایش معدل افسردگی در دانشکدههای مزبور را میتوان به مشکلتر بودن محتواهای درس و ترس دانشجویان از عدم موفقیت و شکست در تحصیل و احساس عدم توانائی در ادامه به کار در این دانشکدهها نسبت داد مشاوره اب این دانشجویان این امر را تأیید میکند که دانشجویان رشتههای پزشکی و پیراپزشکی در ترس دائم از امکان شکست در تحصیل به سر میبرند و میترسند که که نتوانند دوره تحصیل خود را به پایان برسانند، بررسی تغییر رشته دانشجویان نشان میدهد که احساس شکست در تحصیل و احساس عدم توانائی در ادامه رشتهای خاص،آنان را به تغییر رشته کشانده است."