چکیده:
An accurate understanding of the concept of Malakoot plays a prominent role in amplification of mystic and monotheistic sight. Based on this، Malakoot has got widespread usage in Persian literature، especially in Hfiz poems. Malakoot is a graded concept. The simple and comprehensible meaning is the absolute ownership of God and dominance of his volition and creativity on all things. The deepest meaning of this word is the inside aspect of the universe; therefore، everything's existence is connected to God. This research attempts to show that Hfiz utilized Malakoot in the recent meaning. In spite of being inspired by the concept of Malakoot، Master of Persian lyric، affected by illustration of the holy Quran and presented the Quranic concepts in this novel and pleasing format.
خلاصه ماشینی:
اما در پاسخ به این سوال که مشرکان و اعراب از کجا می دانسته اند ملکوت هر چیزی به دست خداست، باید گفت همان طور که پیش از این آوردیم ملکوت و مالکیت مخلوقات شعبه ای از ربوبیت خدای متعال است و مشرکان به ربوبیت او معترف بوده اند: (قُلْ مَنْ رَبُّ السَّماواتِ السَّبْعِ وَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيم سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَ فَلا تَتَّقُون(، به همین دلیل، یعنی به خاطر آنکه ربوبیت او را پذیرفته بودند، می دانستند که ملکوت عالم نیز به دست اوست، هر چند که برای غیر خدا نیز سهمی در ربوبیت وی قائل بودند و به همین سبب در زمره مشرکان قرار داشتند.
ملکوت در اینجا نیز مانند آیات پیشین به همان مالکیت مطلق و فراگیر و شدید حضرت حق اشاره دارد و این آیه با استناد به این مطلب که مالک مطلق و صاحب اختیار هر چیزی فقط خداست، در صدد برطرف نمودن شبهات مخالفان در مورد معاد و بیان قادر بودن خدا در اعاده انسان ها است (طوسی، همان، ج8، ص489؛ ابن کثیر، همان، ج6، ص531؛ طبرسی، همان، ج8، صص680).
همان طور که ملاحظه می شود این آیات کریمه نیز بر مالکیت، سلطنت و قدرت مطلقه خداوند اشاره دارند، اما با توضیحاتی که پیش از این آوردیم، کلمه ملکوت علاوه بر افاده این معانی تأکیدی است بر شدت انتساب و ارتباط موجودات به خدای متعال، به گونه ای که انسان عارفِ به ملکوت خدا برای هیچ موجودی، وجود استقلالی قائل نیست، بلکه وجود او را عین ربط و نیازمندی به خدای متعال می داند و به همین سبب، بته به مرتبه کمالی و معنوی خویش، باطن عالم هستی را نظاره می کند.