چکیده:
تحقیق در علوم برنامهریزی و توسعه،علاوه بر همه آنچه که در روشهای تحقیق دیگر علوم انسانی مطرح و مورد استفاده است،نیازمند تکنیکهایی است که توان و امکان دورنگری، پیشبینی و درک و بیان فرآیندهای پیچیده و پویا را نیز فراهم نماید.چه آنکه روشها و تکنیکهای تحقیق در دیگر علوم انسانی و بخصوص علوم اجتماعی فراتر از«آنچه که اتفاق افتاده»و«آنچه که هست»را بررسی و تحلیل نمیکنند،درحالیکه تشخیص و تعیین بهترین وضعیتی که«میتواند و باید باشد»و یافتن پاسخ و راهحلی برای«چه اقدامی برای دسترسی به چنین وضعیتی باید انجام داد؟»،از وظایف اصلی یک مطالعه در حیطه علوم برنامهریزی و توسعه است.
تکنیکهای«تصمیمگیری»و فنون مطرح در این رشته از علم،از جمله مفیدترین و راهبردیترین روشهایی هستند که میتوانند برای این منظور مددرسان و راهگشا باشند.ازاینرو برنامهریزی و تصمیمگیری تا حد بسیار زیادی با یکدیگر گره خورده و با ارتباط متقابل و محکمی که باهم دارند،نقشی همسنگ نقش منابع را در فرآیند توسعه ایفا میکنند.ناکارآمدی تکبعدی نگری و لزوم جامعنگری در اتخاذ بهینهترین تصمیمها،بهرهگیری از تخصصهای مختلف،براساس معیارهای چندگانه کمی و کیفی و استفاده از تکنیکها و روشهای «تصمیمگیریهای گروهی»و«چند معیاره»را بیشتر از پیش ضروری نموده است.
ابهام و عدم قطعیت ذاتی حاکم بر محیطهای برنامهریزی در ارزیابی اهداف،معیارها و واحدهای تصمیمگیری از یکسو و ناسازگاری و عدم دقت در نظرات و قضاوتهای افراد تصمیم گیرنده از سویی دیگر،باعث شده است تا نظریه مجموعههای فازی و به تبع آن منطق فازی به صورت ابزار بسیار کارآمد و مفیدی برای مواجه با ابهام موجود در اینگونه محیطها و صورتبندی ریاضی آن در برنامهریزیها و تصمیمگیریها درآید.
در مقاله حاضر با استفاده از تلفیق تکنیک AHP و مدلهای برنامهریزی خطی در محیطهای فازی،مدلی تحت عنوان«برنامهریزی الویت بندی فازی گروهی»( GFPP )برای ارزیابی«واحدهای تصمیمگیری»در مسایل تصمیمگیری گروهی تشریح و توصیف شده است.در پایان نیز پس از مطرح کردن مسایلی در دو حوزه روانشناسی و کشاورزی و حل آنها به روش فوق،به تشریح کاربردهای مدل و بحث و نتیجهگیری کلی پرداخته شده است.
خلاصه ماشینی:
"ابهام و عدم قطعیت ذاتی حاکم بر محیطهای برنامهریزی در ارزیابی اهداف،معیارها و واحدهای تصمیمگیری از یکسو و ناسازگاری و عدم دقت در نظرات و قضاوتهای افراد تصمیم گیرنده از سویی دیگر،باعث شده است تا نظریه مجموعههای فازی و به تبع آن منطق فازی به صورت ابزار بسیار کارآمد و مفیدی برای مواجه با ابهام موجود در اینگونه محیطها و صورتبندی ریاضی آن در برنامهریزیها و تصمیمگیریها درآید.
در توابع عضویت(6)باشد و یک بردار تصمیم نهایی بهینه با حد اکثر رضایت گروهی را به دست دهد،یعنی: (7) --> واضح است که معادله اخیر در قالب مساله بهینهیابی ماکزیمم زیر قابل بیان است: (8) mazimize y <m?ijk(w) (به تصویر صفحه مراجعه شود) subject to: در نهایت با جایگزین کردن معادلات(5)در معادلات(8)و لحاظ نمودن محدودیت تساوی نرمالسازی بردار w ،در فضای تصمیم Q?n-1 ،مساله اولویتبندی و وزندهی فازی گروهی، صورتبندی نهایی خود را در قالب یک مدل برنامهریزی خطی به صورت زیر به دست خواهد آورد: maximizey?
a121 0/125 a131 0/2 a141 0/25 a231 3 a241 3 a122 0/112 a132 0/167 a142 0/3 a232 2 a242 2 a342 2 در ادامه با در نظر گرفتن 0/2 dijk و فرموله نمودن مسأله در محیط excel ،از حل مدل برنامهریزی خطی فازی تشریح شده،با 16 محدودیت نامعادله و یک محدودیت تساوی نرمالسازی،بردار w به صورت زیر به دست آمد(امینی فسخودی و ملاقاسمی،1383): (10) Wcreativity-(0/12,0/434,0/26,0/185)T چنانکه ملاحظه میشود،نتایج حاصل از مدل فازی تصمیمگیری گروهی فوق،مؤلفههای خلاقیت را همانطور که انتظار میرفت به ترتیب ابتکار،انعطاف بسط و سیالی اولویتبندی نموده است."