چکیده:
ﻟﻠﻪ به عنوان یک اصطلاح رایج در متون عصر صفوی، مفهوم نوینی بشمار نمی رود، اما کاربرد فراگیر آن در همان عهد، از اعتبار تاریخی و اجتماعی فراوان آن حکایت می کند. غروب تدریجی آن نیز که پس از صفویه اتفاق افتاد مبین این واقعیت است که حیات آن به محیط معنوی آن روزگار وابستگی شدیدی داشته است. در پژوهش حاضر، این پرسش مطرح است که للگان چه کسانی بودند و در تشکیلات حکومتی صفویه چه وظایفی را برعهده داشتند؟ در پاسخ به سوال مذکور، این مدعا را تقویت می سازد که للگان اعم از امیران قزلباش و غلامان حرمسرا در ساختار حکومت صفویه به عنوان معلمان تجربه گرا و ذی نفوذی مطرح بودند که رسالت آداب آموزی شاهزادگان را برعهده داشته و آنان را برای مسئولیت پذیری در ساختار قدرت آماده می ساختند. این موقعیت خاص، فرصت های مهمی را برای آنان فراهم ساخت تا در حوادث مهم سیاسی به ویژه در انتقال قدرت و سلطنت به شاهزادگان تربیت یافته ی خود، چگونگی اداره ی ولایات، مقابله با شورش های داخلی و یا تهاجمات بیگانه به مرزهای کشور نسبتا در گستره ی وسیعی نقش آفرینی کنند. پژوهش پیش رو با این رویکرد، و با تاکید بر روش توصیفی و تحلیلی به بررسی این موضوع اختصاص یافته است
La’le as a common term in the Safavid era texts is not a new concept، but its pervasive use in that era، confirmed its high historical and social validity. Its gradual fall that occurred after the Safavids، is a evidence of its heavy reliance to the spiritual environment of that time. The question of this study is: who were la’les and what were their duties in the organizations of the Safavid state? The answer to this question، support the claim that La’les including the Ghezelbash Emirs and Harem Ghulams in the structure of Safavid state have been recognized as empiricist and influential teachers which their duty was to teach etiquette to the princes and prepared them to take responsibility in the structure of power. This special status، prepared an important opportunities for them to play role in the crucial political events، particularly in the transfer of power and monarchy to their own trained princes، and to confront domestic rebellion or foreign invasions. With this approach and by using descriptive and analytical method، the authors tried to answer the question of this study.
خلاصه ماشینی:
لله ، قزلباش ، غلامان لله ، لله ی غلامان ، صفویه مقدمه بررسی تاریخ گذشته ی ایران نشان می دهد که همواره برای نظام های سیاسی مسأله ی تعلیم و تربیت شاهزادگان اهمیت خاصی داشته است ؛ ١ زیرا این مهم ، با تثبیت و اسـتمرار اقتـدار آنان و همچنین رهبری مقتدرانه قدرت در جامعه ، رابطـه ی تنگـاتنگی دارد.
٣ عدم کـاربرد اصـطلاح اتـالیق در منـابع دیوانی صفویه ، چنین می نمایاند که اتالیق همانند اتابک هیچ گـاه بـه عنـوان یـک منـصب حکومتی در آن دوره ، مطرح نبوده است ، اما اشارات برخی از وقایع نگاری های صفوی بـه آن ، سبب شده تا اعتبار این عقیده مورد تردید قرار گیـرد، چنـانکـه ارزیـابی عمـومی آن شواهد، نشان می دهد که مقصود از اتالیق ، هم به عنوان ریش سفید طایفه ی قزلباش اسـت و هم به معنی سرپرست رسمی شاهزاده و هم طراز با لله مطرح بوده که قطعا بر اسـاس یـک فرمان حکومتی از سوی پادشاه و از میان امیران قزلباش انتخاب می شد.
٥. برای اطلاع از نام برخی از للگـان شـاهزاده هـای آق قویونلـو نـک : ابـوبکر طهرانـی ، (١٣٥٦)، تـاریخ دیاربکریه ، به کوشش نجاتی لوغال و فاروق سومر، تهران : طهوری ، ص٣٢٩؛ فضل الله بن روزبهان اصـفهانی ، (١٣٨٢)، تاریخ عالم آرای امینی ، تصحیح محمداکبر عشیق ، تهران : میـراث مکتـوب ، ص٣٦٢، ١٦٣، ١٠٣؛ اسماعیل حسن زاده ، (١٣٧٩)، حکومت قراقویونلو و آققویونلو در ایران ، تهران : سمت ، ص١٦٩ـ١٦٨.