چکیده:
چکیده یکی از سادهترین، عمومیترین و در عین حال کهنترین براهینی که برای اثبات وجود خدا اقامه شده، برهان نظم یا برهان غایتشناختی است. اندیشمندان بسیاری در تأیید یا رد این برهان قلمفرسایی کردهاند که در این میان، نقدهای کانت شهرت فراوان دارد. موضع کانت در برابر این برهان، هم جانبدارانه است و هم منتقدانه. او برهان نظم را همواره شایستۀ احترام میداند، زیرا تنها برهانی است که راه فهم را برای اعتقاد به وجود خداوند هموار میسازد و به آن جهت طبیعی میبخشد. این برهان مدعی است که از طریق شناخت طبیعت و بدون استناد به هیچ برهان استعلایی میتواند وجود خدا را مبرهن سازد؛ لیکن در عمل از عهدۀ این کار برنمیآید و به ناچار در مراحلی از برهان از تجربه دست میکشد و به دو برهان دیگر یعنی برهان جهانشناختی و برهان وجودی پناه میبرد. در نتیجه، برهان نظم علاوه بر نقایص خاص خود، مغالطههای دو برهان دیگر را نیز مرتکب میشود. کانت با انحصار براهین اثبات وجود خدا در سه برهان و رد هر سه، راه عقل نظری را در اثبات هستی خدا بسته میبیند و در نهایت مدعی است که اعتقاد به خدا را فقط بر بنیادهای اخلاقی میتوان استوار ساخت.
خلاصه ماشینی:
از همین رو است که اگرچه هر یک از این براهین از ناحیة مخالفـان مورد نقدهای جدی قرار گرفته ، همواره متفکران بعدی کوشیده اند تا نقایص آنها را برطرف سازند و برهان را به شکل کامل تری مطرح کنند؛ حتی ، متفکری چون کانت هم که راه عقل نظری را به اقامة برهان برای اثبات وجود خدا بسته می بیند، می کوشد تا از طریق اخلاق این خلأ را جبران کند و ایمان به خدا را به نوعی معقول سازد.
به طوری که ملاحظه می شود، هیوم در این برهان نظم آشکار و مشهود در طبیعت را با نظم موجود در ماشین هایی که انسان طراحی کرده مقایسه می کنـد و از ایـن طریـق وجـود پژوهش نامة علم و دین ، سال سوم ، شمارة اول ، بهار و تابستان ١٣٩١ ناظمی شبیه به مصنوعات بشری را برای جهان نتیجه می گیرد.
(Kant, 1983: 518) پژوهش نامة علم و دین ، سال سوم ، شمارة اول ، بهار و تابستان ١٣٩١ طبیعتا، اگر این طریق نیز قرین موفقیت نباشد، این نتیجه حاصل می شود که هیچ برهان رضایت بخشی برای اثبات وجود یک موجودی که مطابق با تصور استعلایی ما باشد وجود ندارد؛ در واقع ، این نتیجه ای است که کانت درنهایت به آن می رسد.
از طریق تمثیل و با استناد به وجـود پژوهش نامة علم و دین ، سال سوم ، شمارة اول ، بهار و تابستان ١٣٩١ تدبیر در افعال انسان ها نمی توان به یک معمار کامل نامتناهی استدلال کرد، زیـرا تجربـة مـا محدود است و این تجربة محدود هیچ مبنایی برای حکم در خصوص کمال نظم در جهان فراهم نمی کند.