چکیده:
غرض از نگارش نوشتار حاضر، مطالعه و بررسی جایگاه خواجه نصیرالدین طوسی در ظهور، رشد و بالندگی پارادایمهای سهگانه فلسفة اسلامی یعنی مشاء، اشراق و حکمت متعالیه است؛ از اینرو، ابتدا ضمن ارائه توضیحات مختصری دربارة مفهوم واژه «پارادایم» و سه مکتب فلسفی مذکور، بر معنای مختار از این واژه استوار می شود و سپس نقش خواجه نصیر طوسی در تطور این سه پارادایم تحلیل خواهد شد. نگارنده بر این باور است که خواجه نصیر با اتخاذ رویکردی تعاملمحور، به رهیافتی جدید در فهم پارادایمها نائل شده است. وی در زمره اندیشمندانی است که با ایجاد تعامل سازنده و ترابط اثربخش میان دو پارادایم مشاء و اشراق، زمینه ظهور پارادایم حکمت متعالیه را فراهم آوردند. این مسئله، هم از حیث مفهومسازی اصطلاح «حکمت متعالیه» و هم از لحاظ رهیافت معرفتی قابل تبیین است. تأثر نظام حکمت صدرایی از خواجه نصیر طوسی در مسائل مختلف نیز چشمگیر و قابل تأمل است.
خلاصه ماشینی:
"سپس نقش خواجه نصیر طوسی در بالندگی هر یک از این پارادایمها و نیز ایجاد تعامل میان آنها و چگونگی بسترسازی وی برای ظهور پارادایمهای فلسفی پس از خود، تحلیل و بررسی می شود.
اگر چه فخر رازی شارح اشارات بوعلی به شمار میآید اما در واقع، وی در شرح خود انتقادات جدی به حکمت مشاء وارد کرده است و با طراح تشکیکات متعدد دربارة دیدگاههای فلسفی ابنسینا، گره بزرگی در فهم عبارات شیخالرئیس، ایجاد کرد.
البته میان مفهومسازی خواجه نصیر از حکمت متعالیه و مفهومسازی ملاصدرا از آن تفاوت بسیار است زیرا ملاصدرا به غیر از مشاء و اشراق، از عرفان نظری ابنعربی نیز متأثر است و همین تأثیرپذیری، مشرب فکری او را از دیگران متمایز ساخته است؛ اما اگر خواجه نصیر دو مکتب مشاء و اشراق را بر یک آبشخور نمینشاند، چه بسا که حکمت متعالیه به این استحکام کنونی نبود، به هر روی نگاه تعاملمحور به حکمت مشاء و حکمت اشراق، طوسی را به رهیافتی بحثی- ذوقی در مطالعات فلسفی رهنمون میکند و همین رهیافت، آغازی برای ظهور مکتب حکمت متعالیه است.
اگر چه پیش از خواجه نصیر، شیخ اشراق به طرح بحث تشکیک پرداخته است اما نقش سازنده و اثربخش خواجه نصیر در جهتدهی و سامانبخشی به مبحث تشکیک وجود و زمینهسازی برای تبدیل این بحث به یک مسئله مستقل فلسفی دربارة احکام کلی وجود غیر قابل انکار است.
خواجه نصیر با طرح مسأله تشکیک دربارة وجود نه تنها در در پاسخ به پرسشهای صدرالدین قونوی کامیاب بوده بلکه با این موضعگیری، راه را برای اندیشمندان پس از خود هموار کرده است."