چکیده:
هدف مقاله حاضر ارائه تحلیلی نظری بر تحقیقات انجام شده در مورد ارتباط بین تورم
و بازده سهام در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه میباشد.در ادبیات مربوط به
رابطه تورم و بازده سهام دیدگاههای کاملا متفاوتی وجود دارد.بدین معنی که گروهی از
رابطه مثبت و برخی از رابطه منفی بین تورم و بازده سهام حمایت کردهاند، درحالی که
بعضیها نتیجهگیری نمودهاند که هیچگونه رابطه معنیداری بین دو متغیر فوق وجود
ندارد.مقاله حاضر تحقیقات انجام شده دراین زمینه را که از دهه 1950 شروع شده است به
تفصیل مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد.این تحقیقات را میتوان به دو گروه عمده
تقسیمبندی نمود.گروه اول شامل مطالعاتی میشود که ارتباط دو متغیر فوق را بدون
توجه به متغیرهای دیگر به صورت دو به دو مورد تجزیه و تحلیل قرار دادهاند.در عوض
گروه دوم برای بررسی ارتباط تورم و بازده سهام، به نقش متغیر سومی که فعالیت واقعی
اقتصاد کلان کشورها را اندازهگیری میکند نیز توجه نموده
است.در حقیقت این گروه رابطه تورم و بازده سهام را بر مبنای رابطه
تورم با فعالیت واقعی اقتصاد نظیر رشد تولیدات صنعتی، تولید ناخالص داخلی و نرخ
بیکاری از یک طرف و رابطه فعالیتهای واقعی اقتصاد و بازده سهام از طرف دیگر مورد
تجزیه و تحلیل قرار دادهاند.این تحلیل که به اثر زنجیرهای نیز معروف است در
سالهای اخیر توسط محققین مختلف مورد استفاده قرار گرفته است.نتایج تحقیقات انجام شده در مورد رابطه تورم و بازدههای سهام که بر مبنای هر دو
نوع اطلاعات سری زمانه و مقطعی استوار است.نشان میدهد که هنوز نتایج مربوط به
رابطه بین متغیرهای فوق با ابهام مواجه است.شاید ابهام موجود به خاطر عدم استفاده
از فرمولهای استاندارد و یکنواخت برای محاسبه نرخ تورم و یا به خاطر وجود انواع
مختلف بازار از نظر کارا یا ناکارا بودن و دورههای زمانی مختلف و شرایط اقتصادی
گوناگون باشد.
خلاصه ماشینی:
"به همین منظور این مقاله تحقیقات انجام شده دراین زمینه را به دو بخش تقسیم میکند:بخش اول تحقیقاتی است که در زمینه ارتباط بین بازدههای سهام و تورم، بدون توجه به متغیر دیگر(بدون واسطه)از طریق اثرات مستقیم آنها بر یکدیگر انجام شده است و بخش دوم مطالعاتی است که رابطه بین بازدههای سهام و تورم را بهطور غیرمستقیم(اثر زنجیرهای)مورد بررسی قرار میدهد.
گلتکین به منظور بررسی رابطه بین بازده اسمی سهام و تورم، مدل رگرسیون خرد را با استفاده از سه برآورد مختلف نرخ تورم منتظره برای 26 کشور را که شامل استرالیا، اتریش، بلژیک، کانادا، دانمارک، فنلاند، فرانسه، آلمان، هندوستان، ایرلند، ایتالیا، ژاپن، هلند، زلاندنو، انگلستان، اسپانیا، نروژ، پرو، سوئیس، سوئد، آفریقای جنوبی، فیلیپین، ونزوئلا، سنگاپور، و اسرائیل میباشد، مورد بررسی قرار داد.
PP,1993,83,weiveR cimonocE naciremA,''''evitcepsrep noziroH آزمون مشابهای را برای همان دوره زمانی برای کشور انگلستان نیز انجام دادند و به نتایج مشابهای دست یافتند یعنی اینکه یک رابطه مثبت بین نرخهای تورم منتظره و بازدههای سهام در طی دوره بلند مدت وجود دارد.
نتیجه این تحقیق نشان داد که از نظر آماری رابطه منفی معنیداری بین بازده واقعی سهام و نرخ تورم حتی پس از تعدیل تاثیرات فعالیت اقتصادی مورد انتظار و نوسانات تورم وجود خواهد داشت.
PP,1997 tsuguA,secimonocE laicnaniF deilppA,''''aidni morf ecnedive تحقیقاتی است که ارتباط بین دو متغیر فوق را بهطور مستقیم (بدون توجه به دیگر متغیرها)مورد تجزیه و تحلیل قرار دادهاند و گروه دوم جهت بررسی ارتباط بین تورم و بازده سهام بهطور غیرمستقیم از متغیر سومی نظیر رشد تولیدات صنعتی، تولید ناخالص ملی، نرخ بیکاری استفاده نمودند که به اثر زنجیرهای معروف است."